موضوع اصلی رمان زمستان ابدی
صداش بین هیاهوی دادگاه می پیچه ... توی گوشی ... توی گوشم:صبح چهار شنبه امضا میشه و غروب بین اذان مغرب و عشاء صیغه ی طلاق جاری میشه ... ثبت محضـ ...گوشی هنوزم بیخ گوشمه ... یعنی فرزام کاملاً پاک میشه ؟ ... ازهمه جا حتی شناسنامه م ... حتی زندگیم ! ... من نه که ...
موضوع اصلی رمان به تو عاشقانه باختم
امیر حسین شریعت مرد مذهبی و جدی.. با مرام و اهل زورخونه! همه بهش می گن اقا سید! یه محل سر اسمش قسم میخورن! به خودش قول داده که دورِ عشق و عاشقی رو خط بکشه! قول داده فقط پشتِ زنی باشه که برای یه مدت همخونه شه! زنی که شوهر نداره و بارداره! ...
موضوع اصلی رمان ماهرو
ماهرو، دختری کم سن و سال و زیبایی که پسر عموی متعصبش، عاشقشه و دیوانه وار میخوادش رو دست رد به سینش میزنه، اما با مرگ پدرش، مجبور میشه با پسر عموش ازدواج کنه، زمانی که میفهمه بارداره، زن عموش تهدیدش میکنه که مجبور میشه از خونه فرار کنه...بعد از گذشت چند سال که پسرش رو به ...
موضوع اصلی رمان دالاهو
یاسر مردی از تبار کورد که بعد از مرگ صمیمی ترین دوستش "طاهر"، مسئولیت خانوادهش رو بر عهده میگیره؛ آفاق "بیوهی طاهر" رو به عقد خودش در میاره. اما جنجال از جایی شروع میشه که آهو "دختر طاهر" دست و دلش رو می لرزونه و از مرد جدی که یک ایل ازش حساب می برند، به عاشق ...
موضوع اصلی رمان آبان
آبان زند... دختره هفده سالهای که به طریقی خون بس یک مرد متاهل میشه! مردی جذاب که دلبسته همسرشه اما مجبور میشه آبان و عقد کنه!
مقداری از متن آبان
با لبخند سرش را روی سینه اش فشرد و همزمان با بستن چشم هایش، جواب داد: _ پرتقال خوشمزه... از من میپرسی آخه؟ مگه من حامله شدم خانوم؟ چشم ...
موضوع اصلی رمان یاقوت سیاه
سوین خبرنگاری که برای مجلهش به اوکراین فرستاده میشه و اونجا باید با یه خواننده همخونه شه..کسی که در نقش خوانندهست ولی کسی از اون روی تاریکش که رئیس مافیاس خبری نداره...
مقداری از متن یاقوت سیاه
روم و ازش گرفتم با فرو رفتن تخت متوجه شدم کنارم نشسته دستامو تو دستش گرفت ادوارد:چرا یه دفعه بیهوش شدی؟ ...
موضوع اصلی رمان سیاه مست
جنازهی لخت خواهرِ یارا، نامزدِ سهند خان بزرگ آبادی رو صبح زود تو خونه باغ یه مرد غریبه پیدا کردن! سهند خان انتقامِ این رسوایی و بی آبرویی رو از خواهر کوچیک یلدا گرفت!
مقداری از متن سیاه مست
با خندهای که حالا شدیدتر شده بود پشت گردنش را مالید: - باشه... ما که رفتیم ولی این رسمش ...
موضوع اصلی رمان وهم
نیاز مهر آرا،وکیل پایه یک دادگستری،دختری سر زنده و کله شق،برحسب یک اتفاق وارد پرونده شومی میشه که خارج شدن ازش غیر ممکنه و با خونی که ازش ریخته میشه،بازی شروع میشه... بازی ای که با خون شروع میشه و مردی که در سایه ها مثل یک مار وحشی،یک لَنسِر بزرگه!
مقداری از متن وهم
چشمام رو چپ کردم ...