رمان منتظرم بارون بیاد به قلم مریم ریاحی داستان زندگی دختری به نام یوکابد است که در محله های اطراف تهران زندگی می کند. پدر و مادرش را از دست داده و به همراه مادربزرگ و برادر و خواهرش روزگار می گذراند. همه چیز از جایی شروع می شود که در عصر یک روز طوفانی مردی ناشناس و زخمی ...
موضوع اصلی رمان رسوا :
دو برادری که از هم بی خبرند و بعد از سال ها با وجود دختری که با یکی از آن ها در گذشته سر و سری داشته آشنا می شوند.
مقداری از متن رمان رسوا :
ورقه را محکم روی میز کوبید:
-این قرارداد ابطاله!
با برداشتن کیفش از جا بلند شد:
-هر وقت به جای دو تا تیکه کاغذ ...
موضوع اصلی رمان رسوا :
دو برادری که از هم بی خبرند و بعد از سال ها با وجود دختری که با یکی از آن ها در گذشته سر و سری داشته آشنا می شوند.
مقداری از متن رمان رسوا :
ورقه را محکم روی میز کوبید:
-این قرارداد ابطاله!
با برداشتن کیفش از جا بلند شد:
-هر وقت به جای دو تا تیکه کاغذ ...
در جلد دوم هم میخونیم که چند سال بعد از ازدواج آرمین و نفس که پسرشونو از دست دادن و نفس بخاطر خیانتی که آرمین گردن نمی گیره طلاق می گیره اما صبح فردای طلاق وقتی چشم باز می کنه باز تو تخت آرمینه…
هروقت آرمین ثابت می کنه خیانتی نبوده یک نفر ناشناس مدارکی تحویل نفس میده که اثبات ...
رمان روئیده از تردید به قلم زهرا علیرضایی روایتی است از غزال که فرزند آخر یک خانوادهی پرجمعیت است. از قضا دل به دل خواستگار از راه رسیدهاش وحید میدهد. همهچیز به دیدهی غزال خوب پیش میرود تا اینکه وحید پشت سرهم به سفرهای کاری میرود و همین موضوع شروع یک واقعهی بزرگ است، واقعهی که غزال در مخیلهاش ...
رمان تندیس قصه های ناتمام به قلم نازی اسدی داستانی از زندگی الهه است. زنی که با پیچیدگیهای درونی خودش دست به گریبان است.
رمان از پنج کاراکتر اصلی تشکیل میشود که در شهری شمالی از دوران نوجوانی در کنار هم زیستهاند و این زیستن در کنار هم، منجر به حوادث بزرگ و کوچک شده.
هر کدام از شخصیتهای جوان رمان ...
دختر حاج سید غلام رضا ملکوت، قاضی کاشانی ، از خانه به قصد خروج از مرز، توسط یک قاچاقی به نام منوچهر، فرار می کند، در مسیر تریلی حاوی بشکه های بنزین، منفجر می شود، و نام ستیلا سادات ملکوت، در لیست، اجساد سوخته شده ی غیر قابل شناسایی ، قرار می گیرد. همه چیز به اینجا ختم نمی شود، ...
رمان گیلاس ترش به قلم الناز دادخواه داستان زندگی پرنیان است که وقتی سر سفره عقد با پسرعمویش که از کودکی دوستش داشت می نشیند، به او جواب نه میدهد. ارتباط میان دو خانواده کاملا برهم میریزد. همه حتی خانواده اش او را سرزنش میکنند و کسی نمیداند پرنیان چه رازی در سینه دارد که حاضر شده تمام آنچه ...