رمان سارا با تم عاشقانه ای آمیخته به طنز است که جلوه های خاصی به داستان میدهد. فضا سازی و شخصیت پردازی قوی دارد . قلم رویا قاسمی روان و بدون اطناب است. رمان سارا برای اوقات سرگرمی مناسب است.
خلاصه رمان سارا :
رمان سارا روایتگر زندگی ساراست. دختری ۲۲ ساله که با مادرش تنها زندگی میکند، مادر او بعد ...
در رمان از هم گسیخته گلناز فرخ نیا معضلات زنی را بازگو میکند که به خاطر شک و بد دلی، بعد از مرگ برادرش، به هم ریختگی های شدیدی دارد و این به هم ریختگی ها شیرازه ی زندگی او را در دست گرفته به اندازه ای که برای جدایی از همسرش مصر میشود.
همچنین در رمان از هم گسیخته ...
در رمان شیدایی زیبا سلیمانی داستان را از زبان دو شخص اصلی داستان روایت میکند.
این رمان میان زمان حال و گذشته در رفت و آمد است تا علت جدایی یک عشق مشخص شود و در کنار عاشقانه ی غلیظ، کتاب اشاره ای به معضلات اجتماعی سخت مثل تجاوز صورت گرفته که تعلیق کتاب را بالاتر میبرد.
خلاصه رمان شیدایی :
در ...
در رمان خوب همخون نازنین دیناروند قصه رو از زبون دختری شروع میکنه که دست انداخت بیخ گلوی دختر لوس خانواده و حالیش کرد که توی دنیای گرگهای گوسفند نما، لازمه که مواظب باقی مونده های خونواده اش باشه، دستشو گرفت رو زانو هاش و دونه دونه درا رو زد و دنبال رحمت خدا گشت، تا خانواده اش رو ...
رمان تابستان به قلم منا معیری روایت گلنوش رخشان است. همه چیز از یک تصادف شروع می شود و آدم های داستان را وارد داستان دیگری می کند. گلنوش دختر باهوش که در عین ناباوری از دانشگاه اخراج می شود. از کارکنان دانشگاه تنفر دارد اما عاشق استادی می شود که هیچ نظمی در زندگی خود ندارد و فقط ...
رمان پاییز انفرادی روایتگر زندگی افرادیست که به خاطر پول و مقام خود یکه تازی های زیادی دارند. نقطه عطف داستان همان شروع جنجالی و زیبایی ست که مخاطب را با هر سربرگ جدید همراه میکند و حس همزاد پنداری را در مخاطب ایجاد میکند.
قلم زهرا قلی پور قلمی پخته و زیباست و شخصیت پردازی های خاصی دارد. کات ...
رمان دختر دهاتی به قلم مهتاب. ر، داستان یک قبیلهی به نام قبیلهی وحشت است.
صاحب آن عبید راشد، مردی بیرحم و سنگ قلب است که دختری را به جرم دزدی از قبیله در قفسش زندانی میکند و اویشن طعمهی هوسش میشود.
اما در این بین، قلب مهربان اویشن با عشق دست به یکی میکند و عبید را جلویش به زانو ...
رمان پنجره جنوبی به قلم م.بهارلویی روایت زندگی گلبو است. دختری ساکت و مظلوم که دقیقا یک روز بعد از فوت مادرش در حالی که باردار است مجبور به فرار می شود. به تهمت زده اند و ننگی بر پیشانی اش چسبانده اند که اصلا خبری از آن ندارد. به جای دوری فرار می کند تا دست هیچ کس ...