موضوع اصلی رمان قمارباز
آیلی، دختری شر و شیطون، درست در روز عقدش توسط افراد امیربهادر ربوده میشود. امیربهادر، پسری خشن و مغرور و قماربازی حرفهای که هیچکس جرات رقابت با او را ندارد، آیلی را میدزدد تا انتقام پدرش را از او بگیرد. اما این ربایش، آغاز مسیر پیچیدهای است که زندگی هر دو را برای همیشه تغییر میدهد…
مقداری از ...
موضوع اصلی رمان فاصله
کِلِر: از یک مبارز خیابانی بینامونشان، به قهرمان بوکس سنگینوزن دنیا رسیدم. همه فکر میکردند این تمام ماجراست، اما پشت کمربند قهرمانی، یک راز تاریک پنهان بود... من یک شکارچی بودم، هیولایی که در سایهها کمین میکرد. تا اینکه او وارد زندگیام شد دختری بریتانیایی که همهچیز را زیر و رو کرد. خواستنش برای هر دوی ما ...
موضوع اصلی رمان کالکانتیت
چه حسی داره وقتی بفهمی زندگیای که فکر میکردی از آنِ توئه، در واقع بازتابی محو از خاطرات کسی دیگهست؟ راه میری، نفس میکشی، میخندی... اما هر سلول بدنت، باری رو با خودش حمل میکنه که هیچوقت سهم تو نبوده. لونا، دختری پر از شوق و رؤیا، وارد نیویورک میشه با این خیال که شروع تازهای در ...
موضوع اصلی رمان دیوانه ی رقاص
لقبش ویکتور بود، اما همه خوب میدونستن که با وا دادن بیگانهست. مردی که فقط شنیدن اسمش کافی بود تا لرزش، مثل نسیمی سرد، از ستون فقرات آدم رد بشه. خودش میگفت قلبی نداره. یخزده، بیرحم، تسلیمناپذیر. اما چه کسی فکر میکرد یخِ دل ویکتور، یه روز با چرخشهای بازیگوش و جسور یه رقاص فرفری ...
موضوع اصلی رمان دل فگار
اردوان، یکی از اعضای کلیدی باند مافیاست؛ اما چیزی که هیچکس نمیداند، عشق پنهانیاش به دختری به نام سوگند است. این راز بزرگ، روزی توسط اوستا، برادر محافظکار و سختگیر سوگند ـ فاش میشود. اوستا خیلی زود متوجه نقشههای تاریک و خطرناک سازمان برای خواهرش میشود و تصمیم میگیرد اردوان را از زندگی سوگند بیرون بکشد، ...
موضوع اصلی رمان افرای ابلق
اون یه مرد عادی نبود؛ یه وکیل بلندآوازه، با ذهنی تیز و نگاهی که انگار از پشت صورتت رد میشد. اما پشت اون موفقیتها، یک راز بود؛ رازی که سالها باهاش زندگی کرده بود... من، دختری که از کودکی با نگاهی از بالا، ترحم یا طرد بزرگ شده بودم. اما تو نگاه اون، نه ترحم بود، ...
موضوع اصلی رمان آخرین بازی
رها دختری بود که از نوجوانی یاد گرفته بود روی پای خودش بایستد، بدون تکیه به کسی. تصورش را هم نمیکرد روزی پایش به دنیای تاریک و بیرحم مافیا باز شود. زندگیاش ساده بود، آرام و قابل پیشبینی. اما یک اتفاق کافی بود تا همهچیز زیر و رو شود. ناگهان وارد بازیهایی شد که نه قوانینش ...
موضوع اصلی رمان گناه نامدار
وقتی نامدار خسروپناه به عنوان ماسور وارد پانسیونی لوکس و عجیب میشود، تنها هدفش رسیدن به اطلاعاتی محرمانه و تحویل آن به رئیسش، خَدیو هژبری است. اما این خانه چیزی فراتر از یک اقامتگاه مجلل است؛ جایی که هر دیوارش رازی تاریک پنهان کرده است. بهمحض ورود، زنی خطرناک و قدرتمند از او میخواهد به مقام ...