موضوع اصلی رمان ثانیه های امید
دختری بودم ربودهشده، اسیر دست قاچاقچیان انسان... زندگیام با تاریکی انتقام درآمیخت و بارها طعم تلخ مرگ را چشیدم، اما هر بار مرگ، مرا واگذاشت. در دل این کابوس، عاشق کسی شدم که سایهاش بر تمام رنجهایم سنگینی میکرد؛ مردی که جان من و صدها دختر دیگر در دستان بیرحمش بود. نمیدانم چطور، اما روزی ...