موضوع اصلی رمان دخترک
دلم برای دخترکِ درونم تنگ شده… همان دختر سادهدلی که با یک لواشک، یک عروسک، برقِ شوق توی چشمهایش مینشست. دختری که دغدغهی هر روزش انتخاب رنگ لاک بود، که خندههایش کودکانه بود و نگاهش، دلنشین و بیریا. همان دخترکی که میشد معصومیتش را از نحوهی راه رفتنش فهمید... گاهی از این همه قوی بودن خسته میشوم، ...