دانلود رمان پاسار از الف کلانتری

دانلود رمان پاسار از الف کلانتری

موضوع اصلی رمان پاسار

امیرحسین همیشه عزیزکرده‌ی فامیل بوده، مخصوصاً نورچشمی مادربزرگش. اما با پدر، مادر و پدربزرگش رابطه‌ای سرد و پر از دلخوری دارد؛ چون گذشته‌ی تلخ و کودکانه‌اش را حاصل بی‌توجهی و رفتارهای آن‌ها می‌داند. حالا که با تلاش خودش به جایگاهی رسیده و روی پای خودش ایستاده، ورود ناگهانی ابوذر و پسرش ساعدی، پرده از رازهایی قدیمی برمی‌دارد؛ رازهایی که می‌توانند همه چیز را زیر و رو کنند…

مقداری از متن رمان پاسار

مروارید خیره به دهانِ جاری اش مات مانده بود و امیرحسین سرش را با تانی بالا گرفت و زل زد به چشم های عمویی که در برابرشان سکوت اختیار کرده بود تا همسرش جولان دهد. ملیحه که دید صدای اعتراضش همه را خاموش کرده، بند کیف دستی اش را محکم تر فشرد و دهان باز کرد بیشتر گلایه کند که امیرحسین قدمی جلو رفت و گفت طویله نیست که همه توش سر هم دیگه داد بزنیم خونه ست آرومم حرف بزنید، اهل این خونه گوش میدن. من باید اسم دخترم رو هر روز از زبون فک و فامیل بشنوم که میگن بالأخره قرعه افتاد به نام کدوم پسر داریوش؟ خدابیامرزه بابات رو، تا بود ما همچین مصیبتی نداشتیم کسی جرأت نداشت حرف از پروا بزنه ولی الان که یک ساله تو بزرگ این خونه شدی باید این اوضاع ما باشه؟ این جوری باید حرف در مورد دخترمون بشنویم؟

صنمی با فامیل ندارم که برام مهم باشه چی نشخوار می کنن. امیرحسین لحظه ای مکث کرد و به طرف مادرش چرخید نگاهی خیره و بی حرف، کافی بود تا بداند آنجا چه خبر است و چرا زن عمویش قشون کشیده تا خانه شان سر چرخاند و این بار بی رحم پاسخ داد مادر من حرف انداخته سر زبون فامیل یا شما که نمیدونی چه طور ارزش واسه دخترت قائل بشی؟ ملیحه که از این خطاب شدن جا خورده بود، ابرویی تاب داد و با دلخوری به شوهرش اشاره کرد و گفت دختر من چی شده مگه؟ یه پارچه خانوم هنرمند درس خونده هر کسی دست روش بذاره تا آخر عمر منت دارش هست دختر هنرمندت… او که میدانست مادرش بیشتر اهل سازش است تا حمله و این اخطار برای خطاب کردن نام پسرش یعنی امیرحسین سری برای دستمال بستن ندارد، باز هم کوتاه نیامد و ادامه داد حرفِ تلخ واسه نگفتن نیست!

واسه گفتن و سوزوندن اونیه که فکر می کنه از بقیه زرنگ تره اومدین دست پیش رو گرفتین خبریه؟ کی با گل و شیرینی اومده خونه تون؟ کی هر روز از عروسی گفته؟ کی پاشنه در خونه تون رو از جا کنده؟ ما؟ اگه یه مرور روی رفتارت داشته باشی یادت می افته کی خراب کرده. دخترش سه تا پسر عمو داره که هر کدوم لب تر کنن اون دخترش رو قربونی میکنه؟ همه میدونن این یه شوخی بوده، یه حرف بین دو تا جاری این خونواده هم شوخی شما رو جدی نگرفتن که تا حالا با پیش نگذاشتن اونجا پس الان منشأ درد کجاست؟ صدایش کمی بالا رفته و همین باعث شده بود مروارید دست پشت کمرش بگذارد و امیرسام خیره ی نیم رخ برادر و حرف های ناشنیده اش بماند. کوروش که دید هیچ کس حریف زبان پسر بزرگ برادرش نمیشود فاصله ای کوتاه از همسرش گرفت و رو به برادرزاده ارشدش کرد و به حرف آمد من کاری به حرف و حدیث زنونه ندارم

قرارم نبود واسه شنیدن این حرفها تا اینجا بیام. نگاهی کوتاه به چهره ی وارفته ی امیرسام انداخت و برای انتقال تذکرش به او دست به دامان برادر بزرگ تر شد اما قرارم نیست دخترم رو دست برادرزادهای بسپرم که فکر نون شب و خرج زندگی و تعهد نیست و فکر میکنه با خاله بازی و پیامک زدن میتونه آینده ی یه دختر رو تضمین کنه گوشه ی لب امیرحسین بالاتر پرید از نفوذ اردشیرخان روی این پسرش خبر داشت میدانست این جمله ی نغز از دهان چه کسی درآمده که حالا عمویش تکرار می کند. هدفشان از پیش تعیین شده بود. نگاه شان که بیشتر خیرگی کرد کوروش حرف اصلی را زد. حرف من حرف خان باباست. امیرحسین تاب نیاورد که شماتتشان نکند شمام منتظری پسر برادرت از خر شیطون پیاده شه و بیاد دنبال کار شما رو بگیره بعد جای دور نره و بیاد دست رو دخترت بذاره؟

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
امیرحسین همیشه عزیزکرده‌ی فامیل بوده، مخصوصاً نورچشمی مادربزرگش. اما با پدر، مادر و پدربزرگش رابطه‌ای سرد و پر از دلخوری دارد؛ چون گذشته‌ی تلخ و کودکانه‌اش را حاصل بی‌توجهی و رفتارهای آن‌ها می‌داند. حالا که با تلاش خودش به جایگاهی رسیده و روی پای خودش ایستاده، ورود ناگهانی ابوذر و پسرش ساعدی، پرده از رازهایی قدیمی برمی‌دارد؛ رازهایی که می‌توانند همه چیز را زیر و رو کنند...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: پاسار
  • ژانر: عاشقانه، معمایی
  • نویسنده: الف کلانتری
  • ویراستار: به بوک
  • تعداد صفحات: 2391
  • حجم: 26 مگابایت
  • منبع تایپ: به بوک
خرید کتاب
50,000 تومان
  • Admin
  • 20 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
ورود کاربران

درباره ما
به بوک
دانلود رمان, رمان, دانلود رمان عاشقانه, رمان عاشقانه, دانلود رمان کل کلی, رمان جدید, رمان ایرانی, رمان بوک, دانلود رایگان رمان بدون سانسور pdf
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!