موضوع اصلی رمان به طعم تمشک
تارا دختر جوانی ۲۰ ساله است که سال آخر دوره فوقدیپلم گرافیک را میگذارند. او دختری خجالتی و دارای لکنت زبان است. سه سال پیش پدرش را از دست داده و از آن زمان، عموی بزرگش از او و خانوادهاش حمایت کرده است. پسرعموی تارا، کیارش، مردی ۴۰ ساله با فرزندی سه ساله است که ...
موضوع اصلی رمان بگو سیب
در این داستان، دختر و پسر قرار نیست با لجبازی و غرورهای بیجا دل هم را برنجانند. آنها آمدهاند تا به هم کمک کنند، تا طعم عشق را بچشند، عشقی شیرینتر از توت. میخواهند ثابت کنند برای عاشق بودن، نیازی به رنج دادن یکدیگر نیست؛ عشق یعنی بخشیدن حس امنیت، آرامش و تکیهگاهی مطمئن. روایتشان در ...
موضوع اصلی رمان معانقه
شیرین دختری است که برای نجات زندگیاش ناچار میشود راهی را انتخاب کند که از نگاه همه اشتباه به نظر میرسد. او با آزاد کردن مردی زندانی و شریک شدن با او، سرنوشتش را دگرگون میکند. مردی خشن، غیرتی و متفاوت از تمام ثروتمندان اطراف شیرین؛ کسی که از دل محلهای پایینشهری برخاسته و حتی زبان و ...
موضوع اصلی رمان توبه شکن
توبهشکن، روایت تضادها و پارادوکسهاست؛ داستانی دربارهی دو خانواده که از هر نظر، از زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند؛ از فرهنگ و مذهب گرفته تا وضعیت مالی و اجتماعی. از یکسو خانهی اصیل و سنتی حاجآسدمیرزا قرار دارد، و از سوی دیگر، فضای متشنج و آلودهی خانهی تاجملوک و تیمور. در دل این تفاوتها، ...
موضوع اصلی رمان شوگار
من داریوشم... خانزادهای که برای یافتن دختری نقابدار، وجببهوجب این شهر را زیر پا گذاشتم. همان دختری که روزی نزدیک بود زیر سُمهای اسبم له شود... و حالا با آن چشمهای سیاهِ بیقرارش، خواب را از چشمانم ربوده است. آن لعنتی، از من مردی بیخواب و بیقرار ساخته؛ مردی که با حسهای سرکوبشدهاش، آماده است زنجیر از ...
موضوع اصلی رمان ماهور
دختری که زندگیش با یک خیانت نابود شد. برادری که خونش بود، و نامزد رفیقش، دست در دست هم گذاشتند و بیرحمانه پشتش رو خالی کردند. نه فقط قلبش، بلکه اعتمادش هم شکست… و بعد، ناپدید شدند. حالا من موندم و ساشا… مردی زخمی، کینهجو، که فکر میکنه من هم توی اون خیانت سهم داشتم. منو دزدید، ...
موضوع اصلی رمان طومار
سپیدار کرمانی، دختر کوچک حاج نعمتالله کرمانی، دختری بسیار شیرین، جذاب و پرانرژی است. از وقتی به خاطر دارد، یک آرزوی بزرگ در دلش داشته؛ داشتن یک کتابفروشی که پشت پیشخوانش بنشیند و به کسانی که مثل خودش عاشق کتاباند، کتاب بفروشد. سپیدار با حمایت خانوادهاش مغازهای راهاندازی میکند... اما آن مغازه در واقع کیف و کفشفروشی ...
موضوع اصلی رمان کافه کوچه
لیلی، دختری با روحی شاعرانه و ذهنی سرشار از تصویرهای خیال. تمام روزهایش را با نوشتن و پرورش رویاهایی سپری میکند که گاه رنگ عشق دارند و گاه بوی افسانه میدهند. او در جستوجوی شغلی تازه، بیهدف در خیابانها پرسه میزند تا اینکه وارد کافهای دنج و ناشناس میشود. بر دیوار کافه، جملهای با خطی محو ...