موضوع اصلی رمان صحرای ویرانگر
با توقف تحقیقات پلیس درباره قتل پدر، صحرا تحت فشار تماسها و پیامکهای تهدیدآمیز قرار میگیرد. هرچه بیشتر میگذرد، امید او برای نجات خانوادهاش رنگ میبازد... تا اینکه مردی ناشناس با نام امیرسام پناهی و رازی در دل تاریکی، پا به دنیای او میگذارد. حالا سرنوشت، او را میان ترس و اعتماد معلق کرده است.
مقداری از ...
موضوع اصلی رمان گناه نامدار
وقتی نامدار خسروپناه به عنوان ماسور وارد پانسیونی لوکس و عجیب میشود، تنها هدفش رسیدن به اطلاعاتی محرمانه و تحویل آن به رئیسش، خَدیو هژبری است. اما این خانه چیزی فراتر از یک اقامتگاه مجلل است؛ جایی که هر دیوارش رازی تاریک پنهان کرده است. بهمحض ورود، زنی خطرناک و قدرتمند از او میخواهد به مقام ...
موضوع اصلی رمان ببار بارون
موضوع اصلی رمان، روایت زندگی دختریست به نام سوگل؛ دختری مهربان با چشمانی آکنده از غم. سوگل در دنیایی پر از سوگل در دنیایی پر از دروغهای شیرین و تلخ بزرگ شده؛ دروغهایی که از کسانی گفته شدهاند که روزی گمان میکنند دوستش دارند. اما همیشه آنطور نیست که دیده شود. ماها، گاهي بيتفاوت از كنار ...
موضوع اصلی رمان سنگ کاغذ قیچی
باراد، پسر ۲۹ سالهی شهردار شهری که در آستانهی ورود به مجلسه، زندگیای متفاوت از پدرش داره. صاحب یه باشگاه بدنسازیه، با غروری که تو چشماش فریاد میزنه. وقتی ناموسپرستیاش به جوش میاد، در لحظهای خشمگین، به دفاع از خواهرِ دوستش برمیخیزه… و اتفاقی رقم میزنه که همهچی رو عوض میکنه: ضربهای با چاقو، توی ...
موضوع اصلی رمان بی رویا
تویِ واقعی را همان لحظه شناختم... آنجا که دستانم با دستانت گره خورد، نه از سر عادت، نه برای اطمینان خاطر، بلکه از جنس امنیت، از عمق عشق! نگاهت دیگر غریبه نبود، صدایت، شبیه لالایی شد برای خستگیِ سالهایم... بعد از آن لحظهی ناب، هر چه دیدم، هر چه لمس کردم، هر لبخند و هر نگاه... ...
موضوع اصلی رمان گناهکار
آرشام، جوانی است که زندگیاش تحت تاثیر گذشتهای تاریک و رازآلود شکل گرفته است. او که نتوانسته است از سایه سنگین گناهانی که به گردن دارد رهایی یابد، در پی انتقامی برنامهریزی شده و دقیق است. نقشههای انتقام آرشام نه تنها بر زندگی خودش بلکه بر دیگران نیز تاثیر میگذارد و باعث میشود دیگران نیز در این ...
موضوع اصلی رمان تاج بلورین
من به دنیا آمدم تا ملکه باشم، تاجی بر سر و سرنوشتی از پیش نوشتهشده... اما نه به انتخاب خودم.
من از همان آغاز، چیزی فراتر از ظاهر، فراتر از نقشهایی بودم که برایم تراشیده بودند.
و این، جرم من بود.
قاضی با نگاهی سرد و بیرحم، حکم را فریاد زد!
یاغیام نامیدند، تبعیدم کردند، از خویشتن رانده شدم...
دورم کردند، ...
موضوع اصلی رمان ضماد
نبات ملکزاده، دختر بیستسالهای با قلبی مهربان و روحی لطیف، در دل روستایی کهن و سنتی قد کشیده؛ جایی که کمتر کسی پایش به دانشگاه و شهر باز شده، اما او برخلاف جریان آب، راهی شهر میشود برای ساختن آیندهای روشن. در سوی دیگر، خاقان ایزدی ایستاده،فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی، مردی مغرور، مرموز و بهغایت جذاب؛ ...