موضوع اصلی رمان رفاقت ممنوع
مدرسهای بدنام، جایی که سایهی اتفاقات بزرگ در کمین نشسته. جایی که دشمنان قدیمی بالاخره چشم در چشم هم میشن؛ زخمهایی که هنوز تازهان و رازهایی که بیپاسخ موندن. دو گروه با کینههای کهنه، حالا در یک میدان مشترک گرد هم اومدن تا قدرتشون رو به رخ بکشن. رشتههای این دشمنی بهقدری در هم تنیدهست که ...
موضوع اصلی رمان حرارت تنت
نهان ارگان، دختری که در ترکیه بزرگ شده، روزهای سختی را پشت سر میگذارد. وقتی پدرش به خاطر بدهی راهی زندان میشود، مادرش تصمیم میگیرد برای پرداخت بدهیها، او را به عقد مردی درآورد که خودش همسر و زندگی دارد. اما نهان با کمک برادرش درست شب عروسی فرار میکند؛ بیخبر از اینکه فقط چند قدم ...
موضوع اصلی رمان معمر
این رمان، داستان پیرمردیست که در میان هیاهوی نفرت و دیوانگی، قلب فرتوتش زیر آوار خاطرات تلخ گذشته در هم شکسته. با هجوم یک اتفاق ناگهانی، بوی تعفن عشقی کهنه را بهوضوح حس میکند؛ عشقی که زمانی تمنایش را داشت، اما حالا چیزی جز بیزاری برایش باقی نگذاشته. قلبش، دروازهایست بسته با قفلی زنگزده از جنس فراموشی ...
موضوع اصلی رمان تب تند پیراهنت
محیا همراه با دختر پنج سالهاش، هستی، وارد خانه محتشمها میشود و زندگیاش را در آنجا دوباره آغاز میکند... خانهای که سید عماد محتشم، فرمانروای بیچون و چرای آن است.
مقداری از متن رمان تب تند پیراهنت
صدای دکتر فرامنش در سالن پیچید: _هرچند که واسه خیلی هاتون شیرینی جات خوب نیست ولی یه امروز رو از ...
موضوع اصلی رمان تقابل
داوود با قدمهایی خسته و دلی شکسته، در جستجوی راهی برای التیام دردی است که به جانش افتاده است. قصه غصههایش او را به مردی سرسخت تبدیل کرده که با دنیا در نبرد است و در این میان، به قیمت سوختن عزیزترینش، عزیز دیگری را در آتش انتقام سوزانده است...
مقدری از متن رمان تقابل
نازنین نفس عمیقی گرفت ...
موضوع اصلی رمان طومار
سپیدار کرمانی، دختر کوچک حاج نعمتالله کرمانی، دختری بسیار شیرین، جذاب و پرانرژی است. از وقتی به خاطر دارد، یک آرزوی بزرگ در دلش داشته؛ داشتن یک کتابفروشی که پشت پیشخوانش بنشیند و به کسانی که مثل خودش عاشق کتاباند، کتاب بفروشد. سپیدار با حمایت خانوادهاش مغازهای راهاندازی میکند... اما آن مغازه در واقع کیف و کفشفروشی ...
موضوع اصلی رمان زهر تاوان
او، زادهی درد است و بزرگشدهی آتش. حالا برگشته، نه با دلی آرام، بلکه با کینهای که سالها در تاریکی پرورانده. آرام و مرموز، پا به میدان گذاشته تا قصاص کند؛ تا بسوزاند آنچه را که سالها در او سوخته. با افسونگری مرگبار، زهر را در جامهای طلا میریزد و تقدیر دشمنانش را بیصدا رقم میزند...
مقداری ...
موضوع اصلی رمان با سقوط دست های ما
مهم نیست در چه سنی، کجا یا چگونه برای نخستینبار عاشق شدهاید؛ چه درست، چه اشتباه... همین واژهی «اولین» وقتی کنار عشق قرار میگیرد، چنان رنگی از تقدس میگیرد که دیگر هیچ احساسی در تمام عمر، توانایی رسیدن به شکوه آن را ندارد. عشق اول! با تمام سادگی و معصومیت کودکانهاش، بیدریغ تمام ...