موضوع اصلی رمان تابوتم را میخواهم
«تابوتم را میخواهم» داستان دختریست که زندگیاش نه با خیابانهای تاریک، بلکه با خیانتی آشنا آغاز میشود؛ خیانتی از سوی کسی که سالها او را "مادر" صدا میزد. همان زن، همان پناهگاهِ دروغین، حالا او را فروخته... به دستان سرد یک مافیای بیرحم. دختر هر روز، هر شب، با خود تکرار میکند: ازش متنفرم... لطفاً ...