دانلود رمان روز خرگوش از بلقیس سلیمانی

دانلود رمان روز خرگوش از بلقیس سلیمانی

موضوع اصلی رمان روز خرگوش

رمان «روز خرگوش» در دو فصل و با دو راوی اول‌شخص، آذین و آزیتا، روایت می‌شود. داستان در تهران می‌گذرد و نویسنده با اشاره به خیابان‌ها، تلاش شخصیت‌ها برای یافتن هویت‌شان را در بستر شهری نشان می‌دهد. بلقیس سلیمانی بر این باور است که هویت فردی از شرایط اجتماعی و اقتصادی جدا نیست. دو شخصیت زن داستان، آذین و آزیتا، نماینده دو نوع زن امروزی هستند: آذین درون‌گرا، منفعل و تابع، در حالی که آزیتا فعال‌تر و مستقل.

مقداری از متن رمان روز خرگوش

جای پارک پیدا نمی شود توی بلوار تا سر جمال زاده کیپ هم پارک کرده اند. جمال زاده را بالا می روم وارد کوچه ی خسروی میشوم بیهوده است. چهار روز است این کوچه ها را وجب به وجب گشته ام جای پارک وجود ندارد احتمال این که داخل کوچه ی جلال زاده جای پارک پیدا کنم هست. این سه روز که پیدا کرده ام امروز هم باید بروم توی همین کوچه ی پهن و پردار و درختی. با این که جلو بعضی از ساختمان ها باغچه های کوچک شمشاد درست کرده اند باز هم راحت میشود دو طرف کوچه پارک کرد. جلو یک ساختمان دو طبقه پارک میکنم. سال سال دریغ از پارسال دفعه ی قبل به این افتضاحی نبوده. هردو رسیدیم نیم ساعت دیگه جای سوزن انداختن نیست پیاده میشویم ایرج یقه ی کاپشش را بالا می دهد دکمه ی دزدگیر را میزنم چراغ های ماشین روشن و بلافاصله خاموش میشود ایرج ایستاده است

و نگاهم می کند لحظه ای از جایم تکان نمی خورم دودلم قفل پدال را بزنم یا نه. چیه؟ مشکلی پیش اومده؟» بلافاصله بر می گردم. دلم نمی خواهد ایرج کشتی گرفتنم را با قفل پدال ببیند. مدت هاست تصمیم دارم به جای قفل پدال یک قفل فرمان بخرم که زدنش راحت تر است. اما مدام به خودم میگویم باز کردن این قفل هم برای همه راحت تر است. کیفم را روی دوشم میندازم و دست هایم را توی جیب های پالتوم می کند احساس عجیبی دارم احساس یک زن میان سال را که با شوهر خوش تیپ میان سالش بیرون میاید و دلش میخواهد رهگذران آنها را در شان هم بدانند. دوشادوش هم در پیاده رو خیابان جمالزاده راه میرویم هر دو ساکت هستیم از جلو اداره ی پست میگذریم عابر بانک صادرات خلوت است. یا ست می کنید نمی دانم سپهر کارتم را با خودم آورده ام یا نه پول نیاز ندارم، لااقل امروز احتیاج ندارم ولی خلوتی عابر بانک حسابی وسوسه ام میکند.

داخل کیفم را می گردم کارت را بیرون می آورم، ایرج از من جلو افتاده یک لحظه به صرافت می افتم صدایش کنم، نمی کنم اسمش توی دهانم نمیچرخد. کارت را داخل دستگاه میگذارم. ایرج بر می گردد. فیه هایی هویی خبری. درست مثل آن سال ها دنبال کسی یا چیزی می گردد تا او را مقصر جلوه بدهد. بهرام میگوید همه همین طورییم، هیچ کس حاضر نیست مسئولیت قبول کند. عامل شکست هایمان دیگران هستند و عامل پیروزی های مان خودمان، لبخند می زنم. دکمه ی ثبت را که میزنم از مجموعه ی پیام هایی که میدهد می فهمم دستگاه پول ندارد. کارتم را از دستگاه میگیرم. اینم که پول نداره. دوباره شانه به شانه ی هم میشویم تا سر بلوار در سکوت راه میرویم حالا باید از بلوار رد بشویم. روی خط عابر پیاده می ایستم ایرج بازویم را می گیرد در واقع استین کلفت پالتوم را میگیرد.

یک لحظه موجی آشنا و گرم در تنم می دود نه از تماس دست ایرج که از یاداوری صحنه هایی شبیه به این صحنه که آن سال ها به کرات اتفاق می افتاد. احساس میکنم قدم بلندتر شده است. سبک شدیلی به سبکی یک دختر بیست و یکساله به نظرم یک لحظه سنگینی بدنم را روی دست ایرج می اندازم. به آن طرف خیابان میرسیم ایرج بازویم را رها میکند. آب بینی ام راه افتاده، بال شالم را جلو بینی ام میگیرم ایرج با موبایلش با کسی حرف می زند آرام و شمرده حرف میزند از او فاصله میگیرم اگر هومن بود بلند حرف میزد تا چشمکی هم رو به من چاننی حرف هایش میکرد. چشمکی که ما را همدست نشان می داد هومن هم از لحن حرف زدن من و او وقتی پیش هم هستیم می فهمد تنها نیستیم باهم هستیم. ایرج بر می گردد و لبخند میزند.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
رمان «روز خرگوش» در دو فصل و با دو راوی اول‌شخص، آذین و آزیتا، روایت می‌شود. داستان در تهران می‌گذرد و نویسنده با اشاره به خیابان‌ها، تلاش شخصیت‌ها برای یافتن هویت‌شان را در بستر شهری نشان می‌دهد. بلقیس سلیمانی بر این باور است که هویت فردی از شرایط اجتماعی و اقتصادی جدا نیست. دو شخصیت زن داستان، آذین و آزیتا، نماینده دو نوع زن امروزی هستند: آذین درون‌گرا، منفعل و تابع، در حالی که آزیتا فعال‌تر و مستقل.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: روز خرگوش
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: بلقیس سلیمانی
  • ویراستار: به بوک
  • تعداد صفحات: 118
  • حجم: 1 مگابایت
  • منبع تایپ: به بوک
خرید کتاب
55,000 تومان
  • Admin
  • 12 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
ورود کاربران

درباره ما
به بوک
دانلود رمان, رمان, دانلود رمان عاشقانه, رمان عاشقانه, دانلود رمان کل کلی, رمان جدید, رمان ایرانی, رمان بوک, دانلود رایگان رمان بدون سانسور pdf
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!