موضوع اصلی رمان چشمان زغالی
داستان ازدواج اجباری و عشق دوم.
هدف نویسنده از نوشتن رمان چشمان زغالی
ایجاد سرگرمی، یه چیزی که خیلی برام مهم بود اینکه توی گوش همهی ما گفتن عشق فقط عشق اول و دیگه بعدش اصلا عشق نیست اما من معتقدم اینجوری نیست و میشه بازم عاشق شد.
خلاصه رمان چشمان زغالی
آیلار دختری از روستایی زیبا و سرسبز ...
موضوع اصلی رمان تمساح خونی یک آکواریوم را بلعید :
دختری كه خودش برای خودش رهايی رو انتخاب كرده و … رها، دختری با ارزوی پرواز، از محدوده ی خانواده خارج شده و پا به دنيای متفاوتی گذاشته.
به اجبار وارد گروهی می شه و تصميم می گيره تا مدتی با اون گروه ادامه بده. گروهی دوستانه با كارهای پر ريسك ...
موضوع اصلی رمان رسوا :
دو برادری که از هم بی خبرند و بعد از سال ها با وجود دختری که با یکی از آن ها در گذشته سر و سری داشته آشنا می شوند.
مقداری از متن رمان رسوا :
ورقه را محکم روی میز کوبید:
-این قرارداد ابطاله!
با برداشتن کیفش از جا بلند شد:
-هر وقت به جای دو تا تیکه کاغذ ...
موضوع اصلی رمان عشق خاموش :
در رمان عشق خاموش مریم روح پرور سرگذشت دختری رو روایت کرده که به خاطر زنده موندن مادرش مجبور میشه قدم در یک راه سخت بذاره.
مقداری از متن رمان عشق خاموش :
اردیبهشت ماه بود و هوا گرم، با این که شب بود و به خاطر شلوغی کولر روشن بود ولی هنوز کلافه بود از ...
توضیحات مهم رمان پادشاهی گناه
دانلود رمان پادشاهی گناه از ساحل زند که جزء پرفروش ترین رمان های اختصاصی نشر مجازی به بوک است فقط از طریق اپلیکیشن تخصصی رمانخوانی ما امکان پذیر است. نسخه اصلی این رمان فقط در وبسایت ما منتشر شده است و بقیه مراجع دانلود مورد تایید نویسنده نیستند.
موضوع اصلی رمان پادشاهی گناه
رمان پادشاهی گناه ماجرای دختری به نام جین است که توسط یک ...
موضوع اصلی رمان شب فیروزه ای :
ازدواجهای اجباری و خانوادههای متعصب.
مقداری از متن رمان شب فیروزه ای :
از آنجا که وقتی شانس را قسمت میکردند، من معلوم نبود کدام گوری چه خاکی بر سرم میکردم؛ وقت سوار شدنم به ماشین طاها، سجاد دیده بود و رگ غیرتش باد کرده و سپر به سپر ماشین آمد و جلوی در خانه، ...
موضوع اصلی رمان سیگار سناتور :
راجع به ازدواج اجباری یک دختر با برادر معشوقه ی خودش هست.
مقداری از متن رمان سیگار سناتور :
نگاهم را به نگاه رنگ پریده بلفی دادم. صدایم اوج گرفت.
-خوب بیپدری گیر آوردی نه؟؟
گوشه چشمانم از هجوم اشک پر شد، اما مقاومت کردم.دماغم را بالا کشیدم.
– تو باردار بودی؟؟
چشمانش غمگینتر از هر زمان به نظر میرسید. ...
موضوع اصلی رمان صحرا :
ازدواج اجباری
مقداری از متن رمان صحرا :
تا به خودم بیام دانیال منو کشید سمت خودش و لبمو بوسید کوتاه بود… داغ بود ….اولین بارم بود باورم نمیشد
دلم میخواست دستمو بلند کنم و بزنم زیر گوشش
عصبانی بودم نگاهم به دختره افتاد که با چشمای اتیشی به ماخیره بود
دانیال ازم جدا شد
لبشو تر کرد اما من ماتم ...