رمان تندیس قصه های ناتمام به قلم نازی اسدی داستانی از زندگی الهه است. زنی که با پیچیدگیهای درونی خودش دست به گریبان است.
رمان از پنج کاراکتر اصلی تشکیل میشود که در شهری شمالی از دوران نوجوانی در کنار هم زیستهاند و این زیستن در کنار هم، منجر به حوادث بزرگ و کوچک شده.
هر کدام از شخصیتهای جوان رمان ...
رمان دلم پرواز می خواهد به قلم شادی جمالیان داستان فرانه است که در دنیای پر از سادگی خودش غرق است، شاغل است و مسئولیت چیزهای زیادی به گردتش است تا اینکه پای یک مرد به زندگیاش باز میشود. هومان موحد که دنیای سراسر سادگی فرانه را تحت تأثیر قرار میدهد و از او یک زن عاشق پیشه میسازد. ...
رمان روئیده از تردید به قلم زهرا علیرضایی روایتی است از غزال که فرزند آخر یک خانوادهی پرجمعیت است. از قضا دل به دل خواستگار از راه رسیدهاش وحید میدهد. همهچیز به دیدهی غزال خوب پیش میرود تا اینکه وحید پشت سرهم به سفرهای کاری میرود و همین موضوع شروع یک واقعهی بزرگ است، واقعهی که غزال در مخیلهاش ...
ترانه دختری که توی هفت سالگی بخاطر بی آبرویی و تجاوز پدرش به یه دختربچه؛ شبانه بامادرش از شهرشون فرار میکنن.. سال ها ترانه و مادرش به صورت ناشناس و با سختی زندگیشون میگذرونن.
تا اینکه ناگهان سرو کلهی یک مزاحم پیدا میشه، کسی که باعث میشه سه مرد به طور عجیبی وارد زندگیش بشن و درگیر یه جدال عشقی ...
کتاب بیگانه اثری شگفت از آلبر کامو است. در رمان بیگانه، آلبر کامو خود را روبروی مرگ قرار میدهد و سعی میکند مشکل مرگ را برای خودش و برای خوانندگانش حل کند.
آلبرکامو ، نویسنده معاصر فرانسوی است که نزدیک به همه عمر خود را در تونس و الجزیره و شهرهای آفریقای شمالی فرانسه گذرانیده است. و به همین علت نه تنها در این داستان ...
گیله مرد، رمانی است که در سال 1376 توسط نویسنده بزرگ علوی منتشر شد.
این اثر، به شیوهی زیبا و شگفتانگیزی، دربارهی عشق، عدالت اجتماعی و کنفرانسی بین قدرتمندان و ضعیفان بحث میکند.
گیله مرد در دنیایی واقعبینانه پیرامون خشونتهای اجتماعی و سیاسی جریان دارد و با استفاده از شخصیتهای همچون گیله مرد، ماجراهای پرفراز و نشیب تعدادی از شخصیتهای دیگر ...
رمان عاشقانه ، رمان مافیایی ، رمان ازدواج اجباری
سرآغاز رمان
صورتم رو تو یقهی پالتویِ قرمز آیناز که به اجبارش پوشیدم، فرو کرده بودم و داشتم از سرما یخ میزدم.
تو همون حالت چشمهام رو به اطراف چرخ دادم، یه کوچهی تاریک با یه تیر چراغ برق سالم که نورش فقط همین نقطه که من ایستادم رو روشن کرده بود، محل ...