موضوع اصلی رمان فادیا :
داستان دختری تنها که طی اتفاقاتی زندگیش به آدم های مشهور و مرموز گره میخوره.
مقداری از متن رمان فادیا :
افرا: الوند؟
الوند: عصبانی شدی؟
ـ نه! چرا باید عصبانی بشم؟
ـ چون فقط هر موقع عصبانی هستی اسم خودم رو صدا می زنی.
ـ واقعا؟
ـ آره.
ـ تا حالا بهش دقت نکرده بودم.
ـ ولی من دقت می کنم… به هر ...
موضوع اصلی رمان حس ممنوعه :
رمان حس ممنوعه روایت دلایل اجتماعی و روانی بروز روابط با محارم است.
مقداری از متن رمان حس ممنوعه :
وحشت کرده بودم، وحشتی ناشناخته، هم ترس بود و هم… هم یه حس غریب، دلم می خواست فرار کنم ولی به زمین چسبیده بودم، صدای قلبمو توی گوشم می شنیدم، ما چی کار کردیم؟! چطور ممکنِ؟ ...
موضوع اصلی رمان اقلیم :
عشق و ازدواج اجباری.
مقداری از متن رمان اقلیم :
ماهیچه ی زیرین لبش را، زیر دندان هایش فشار داد برای آخرین بار، محتویات کوله ی مشکی را چک کرد، زیپ درونی کوله شامل یک سری وسایل ضروری بود:
پاکت قهوه ای، شناسنامه ، کارت ملی، تلفن همراه، شارژر ، لپتاپ و وجه نقد ، یک بسته ی ...
موضوع اصلی رمان دختر خوب :
رمان دختر خوب سرگذشت زنیه که در صفر ترین حالت ممکن زندگیش هست و از اون نقطه صفر خودشو به جایگاهی می رسونه که همه براش سر تعظیم خم می کنند.
مقداری از متن رمان دختر خوب :
سعی می کرد بهم نگاه نکنه، پوزخندی زدم، برای من این حرکات معنی نداشت، به نظر من داره ...
موضوع اصلی رمان کاش گریزی بود :
سرگذشت کسی که داخل یک آسایشگاه روانی خاطرات خودش را برای روانپزشکش تعریف میکند.
مقداری از متن رمان کاش گریزی بود :
– ميگن «سحرخيز باش تا كامروا شوی.»
اما من می ترسم. از صبح می ترسم. از اين كه يه روز صبح، يكی بياد بالای سرم و بگه ديگه وقتشه می ترسم.
هر شب با اين ...
موضوع اصلی رمان ساز ناکوک :
رمان ساز ناکوک داستان واقعی از زندگی یک بیوه زن است که بعد از فوت شوهرش با موفقیت های زیادی که داره بسیار توی چشم هست اما این زندگی با اومدن دکتر فرزان فرهمند به ایران دستخوش تغییر بزرگی میشه که طی روند داستان اونها رو سر راه هم قرار میده و مجبور به ...
موضوع اصلی رمان او چند نفر است :
سرگذشت زن و مردی که دخترعمو و پسرعمو هستن و از بچگی نشونکردهی هم بودن و به اجبار خانوادههاشون مجبور به ازدواج با همدیگه میشن… در حالی که شخصیت مرد رمان، دچار اختلال روانی MPD (چند شخصیتی) از نوع حاده!
مقداری از متن رمان او چند نفر است :
لرزش دستم شدت میگیرد. آنقدری ...
موضوع اصلی رمان سرمه چشمان هامین
سرگذشت دختری که فراموشی گرفته.
مقداری از متن رمان سرمه چشمان هامین
هامین جای خودش را روی زمین می اندازد و بعد در را قفل می کند.
به او حق می دهم که اینطور جوانب احتیاط را رعایت کند، من یک روزی او و فرزندمان را تنها گذاشته بودم و حالا این طور زندانی شدن حقم بود ...