همه لرزش دست و دلم از آن بود
که عشق پناهی گردد
پروازی نه
گریزگاهی گردد
آی عشق! آی عشق!
چهره آبی ات پیدا نیست
و خنکای مرهمی بر شعله ی زخمی
نه شور شعله بر سرمای درون
آی عشق! آی عشق!
چهره سرخ ات پیدا نیست
غبار تیره ی تسکینی بر حضور وهن
دنج رهایی بر گریز حضور
سیاهی بر آرامش آبی
و سبزه برگچه بر ارغوان
آی عشق! آی عشق!
رنگ آشنایت ...
تو خونهی برادرم، توسط بهترین دوستش بهم تجاوز شد…
اون منو با دوست دخترش اشتباه گرفت.
خونه تاریک بود و چیزی و نمیدید…
مست بود و نفهمید من ماهینم، خواهرِ میلاد و همه چیز با اون اتفاق، در عرض یه چشم به هم زدن تبدیل به طوفان شد.
شاید در ابتدا هدفم از نوشتن رمان آن شب ایجاد سرگرمی بود ولی دیدگاهای متفاوتی ...
رمان اسارت بی پایان روایت زندگی دختری به نام حلماست که سه روز قبل از عقدش به تولد صمیمی ترین دوستش میره و اونجا حسابی مشروب میخوره، پلیس همه رو دستگیر میکنه و آبروی نامزدش و حاجی باباش میره…
ولی برخلاف تصورِ حلما، امیریل حاضر نمیشه عقد رو بهم بزنه و هردو با هم….
هدفم از نوشتن رمان اسارت بی پایان ...
دختر حاج سید غلام رضا ملکوت، قاضی کاشانی ، از خانه به قصد خروج از مرز، توسط یک قاچاقی به نام منوچهر، فرار می کند، در مسیر تریلی حاوی بشکه های بنزین، منفجر می شود، و نام ستیلا سادات ملکوت، در لیست، اجساد سوخته شده ی غیر قابل شناسایی ، قرار می گیرد. همه چیز به اینجا ختم نمی ...
جانا درگیرِ یه احساس متفاوته، احساسی که فکر می کنه واقعیترین حسش به حساب میاد.
این احساسات از لحظهای رقم میخورن که صمیمیترین دوستش رُزا سعی داره مسیر افکارش رو کم کم به بیراهه بکشه.
اما با اومدنِ شاهو توی زندگیش، کم کم از این اشتباه بیرون میاد.
رمان حس اشتباه، داستانی جهت سرگرمی، برگرفته از زندگی شخصیتهایی که توی دنیای واقعیمون ...
آذین دختر مرفه و پولداری که عاشق پسر سرایدار خونهشون میشه و برای به دست آوردنش هر کاری انجام میده، اما با فهمیدنِ این موضوع توسط پدرش، بین دو خانواده مشکلاتی بوجود میاد که باعث میشه زانیار خونهشون رو ترک کنه ولی آذین…
پیامم در رمان خواب و بیدار، در کنار جنبهی سرگرمیش، مشکلات و تفاوتهای دو قشرِ پررنگ جامعه ...
در رمان در میخوانیم که اردوان مجد مردی که بعد از مرگِ برادر و زن برادرش حضانتِ فرزندشون رو قبول میکنه…
از این رو خانواده ی زن برادرش قصد دیدنِ نوه شون رو دارن ولی اردوان بخاطر کینه ای که از درسا، خواهرِ کوچکترِ زن برادرش داره، اونارو از دیدنِ نوه شون منع می کنه و فقط در یه صورت ...
یه دختر ساده و درسخون به نام مونا تو تب عشق پسری به نام ساسان می سوزه که عموی اون پسر، مردی به نام روزبه ست که عاشقانه مونا رو می خواد و از دور کنترلش می کنه ولی نمی دونه که برادرزاده اش درگیر عشق موناست، پدر مونا با منشی روزبه تصادف میکنه و اون دختر می میره، ...