رمان آصلان به نویسندگی مائده قریشی، داستان یک مرد خطرناک با چشمان درنده است.
وقتی مقابل او میرسی باید قانون را رعایت کنی.
آصلان شاهی، خشن ترین و معروف ترین تاجر چرم.
در رمان آصلان به قلم مائده قریشی، در عین حال دختری مظلوم و سن پایین را داریم که میوهای ممنوعه است و اصلان دلباختهی او میشود.
در ژانر عاشقانه، معمایی نوشته شده ...
موضوع اصلی رمان کاژه :
رمان کاژه سرگذشت یه دختر درونگرا رو روایت میکنه. کسی که ارتباط با جنس مخالف براش خیلی سخته و حالا تصمیم میگیره بصورت مجازی با یه نفر آشنا شه…اما هیچ چیز طبق خواسته ی اون پیش نمیره… تو این مسیر کنار آدم اشنباهی قرار میگیره و خودش رو وسط یه باند بزرگ bdsm میبینه.
مقداری از متن ...
رمان انائل رانده شده به قلم سحر نصیری، روایت عشق و قدرت است.
عاشقانههایی پر از مالکیت و حسهای ممنوعهی مردی مجنون و متقدر.
رمان انائل رانده شده به قلم سحر نصیری، داستان معشوقهای سرکش است که همیشه پا به فرار میگذارد و…
مقدمه رمان آنائل رانده شده :
نامش را آنائل میخواند!
فرشتهی عشق…
در واپسین روزهای بیکسی، میان بندبازی در لبهی انتخابهای محال نه ...
همه لرزش دست و دلم از آن بود
که عشق پناهی گردد
پروازی نه
گریزگاهی گردد
آی عشق! آی عشق!
چهره آبی ات پیدا نیست
و خنکای مرهمی بر شعله ی زخمی
نه شور شعله بر سرمای درون
آی عشق! آی عشق!
چهره سرخ ات پیدا نیست
غبار تیره ی تسکینی بر حضور وهن
دنج رهایی بر گریز حضور
سیاهی بر آرامش آبی
و سبزه برگچه بر ارغوان
آی عشق! آی عشق!
رنگ آشنایت ...
در رمان آخرین غروب پاییز به قلم شبنم اعتمادی می خوانیم:
باران دختری ۲۶ ساله؛ که به خاطر مشکلات و اختلافات عمیقی که با خانواده اش داره به اجبار از اونها جدا میشه و برای کار؛ساکن شهر دیگهای میشه.
دلیل این اختلافات هم مشکلات و اشتباهات بزرگیه که توی سن ۱۶ سالگی انجام داده…اشتباهاتی که مسیر زندگیشو عوض میکنه و اونو ...
تو خونهی برادرم، توسط بهترین دوستش بهم تجاوز شد…
اون منو با دوست دخترش اشتباه گرفت.
خونه تاریک بود و چیزی و نمیدید…
مست بود و نفهمید من ماهینم، خواهرِ میلاد و همه چیز با اون اتفاق، در عرض یه چشم به هم زدن تبدیل به طوفان شد.
شاید در ابتدا هدفم از نوشتن رمان آن شب ایجاد سرگرمی بود ولی دیدگاهای متفاوتی ...
رمان آناهیتا باران کن روایتگر زندگی آناهیتا و محمدمیعاد است. محمدمیعاد مردی با ایمان و خدا دوست است که از همسر خود، طهورا جدا شده و از او یک دختر سه ساله دارد، به خواستگاری آناهیتا میرود و خواستگاری او از آنا زندگی دختر را دست خوش تغییرات میکند.
هدفم از نوشتن رمان آناهیتا باران کن نشان دادن اینه که ...
رمان اسارت بی پایان روایت زندگی دختری به نام حلماست که سه روز قبل از عقدش به تولد صمیمی ترین دوستش میره و اونجا حسابی مشروب میخوره، پلیس همه رو دستگیر میکنه و آبروی نامزدش و حاجی باباش میره…
ولی برخلاف تصورِ حلما، امیریل حاضر نمیشه عقد رو بهم بزنه و هردو با هم….
هدفم از نوشتن رمان اسارت بی پایان ...