آذین دختر مرفه و پولداری که عاشق پسر سرایدار خونهشون میشه و برای به دست آوردنش هر کاری انجام میده، اما با فهمیدنِ این موضوع توسط پدرش، بین دو خانواده مشکلاتی بوجود میاد که باعث میشه زانیار خونهشون رو ترک کنه ولی آذین…
پیامم در رمان خواب و بیدار، در کنار جنبهی سرگرمیش، مشکلات و تفاوتهای دو قشرِ پررنگ جامعه ...
ماحی که از یه گذشته بسیار تاریکی بیرون اومده و در پی همون گذشته نوزاد تازه به دنیا اورده اشو ازش می گیرند و از سر لجبازی تصمیم می گیرد تن فروشی کنه
اما دقیقا همون باراول امیرسالار مقابلش می ایسته که زنش از بیمارستانی که پسرشو به دنیا اورده فرار کرده و از کشور خارج شده…
حالا امیرسالار مونده و ...
در رمان در میخوانیم که اردوان مجد مردی که بعد از مرگِ برادر و زن برادرش حضانتِ فرزندشون رو قبول میکنه…
از این رو خانواده ی زن برادرش قصد دیدنِ نوه شون رو دارن ولی اردوان بخاطر کینه ای که از درسا، خواهرِ کوچکترِ زن برادرش داره، اونارو از دیدنِ نوه شون منع می کنه و فقط در یه صورت ...
یه دختر ساده و درسخون به نام مونا تو تب عشق پسری به نام ساسان می سوزه که عموی اون پسر، مردی به نام روزبه ست که عاشقانه مونا رو می خواد و از دور کنترلش می کنه ولی نمی دونه که برادرزاده اش درگیر عشق موناست، پدر مونا با منشی روزبه تصادف میکنه و اون دختر می میره، ...
هزارچم 1 :
ریحانه کم سن و سال و بیتجربه فکر میکنه شهاب، پسر جسور و همه چیز تمومی که وارد زندگیش شده قراره تصویر واقعی عشق رو نشونش بده، غافل از اینکه ریحانه برای شهاب تنها یه طعمهاست تا بتونه از پسرعموش انتقام بگیره…
هزارچم 2 :
مانیا برای رسیدن به آرزوی تمام عمرش یعنی بازیگری سالهاست در تلاشه اما در ...
من تاوان دادم!
تاوان اعتمادی که کردم…
تاوان اون لحظه ای که چشامو بستم و راه عشق رو پیش گرفتم…
تاوان اون لحظهای آیندهم رو فروختم به یک خیال واهی!
و حالا من تبدیل شدم به کسی که پر از حسرته!
تبدیل شدم به کسی که دیگه امیدی به عشق نداره!
کسی که احساساتش رو کشته تا بارِ دیگه، از این عشقهای دروغین، شکست نخوره…
من ...
رسوا داستان عشقی مشترک بین دو برادر دو قلوئه. دختری به نام بهین برای انتقام از نامزد سابقش(ساواش) وارد زندگی امیرعلی میشه واونو با ساواش اشتباه میگیره. بی خبره از اینکه امیرعلی نامزد سابقش نیست و برادر دو قلوی نامزدشه که سال ها از هم بی خبرن و….
شاید از نظر ما مسخره و غیر ممکن به نظر بیاید ولی ...
اون واحد بالای سرمون بود و بر حسب اتفاق شومی شوهرِ خواهرم شد…
چیزی که من از رابطهشون میبینم نه عشقه نه ازدواج و اون همچنان به این اشاره می کنه که این ازدواج درست نیست، در حالی که من از روزی که اون با رعنا عقد کرده ، اونو توی قلبم کُشتم ولی بهادر نمیخواد اینو بپذیره و همین ...