کاوه پسر سرد و مغروری که توی حادثهی آتیش سوزی، دختر عموش رو که چهاردهسال از خودش کوچیکتره نجات میده، اما پوست بدنش توی اون حادثه میسوزه و همه معتقدن قلبش هم توی آتیش سوخته و به عاشقانه های صدفی که اونو از بچگی بزرگ کرده اعتنایی نمیکنه…
چون یه حس پدرانه به صدف داره و رفتارهای صدف رو ناشی ...
کاش گریزی بود
از اینجای قصه که من ایستاده ام
تا آن سر ابرهای شمالی
که تمام سال
بی بهانه می بارید
و درختانی را سبز می کرد
که بعد از رفتن تو
کمر شکسته بودند.
کاش گریزی بود
رفتنی,
از اینجای شهر
تا هرجایی
که تو را مدام تکرار نمی کرد.
تو رفته بودی
من رفته بودم
اما از هم جدا نمی شدیم.
قسمتی از تو
در سرم جا مانده بود
زیر انگشتانم
که تمام زمستان
خواب می ...
در قلعه ای در اعماق جنگل زندانی بودم، زندانبانم داریوش بی رحم بود راپونزل نبودم که گیسوان بلندم را بر قلاب پنجره بیاویزم و شاهزاده ای از طریق آنها بالا بیاید و نجاتم دهد..
اینجا فقط من بودم و یک اتاق تاریک
و داریوشی که انگار به بوی تنِ زندانی اش معتاد شده…
در دنیایی زندگی میکنیم که اختلالات روانی زیادی وجود ...
بهار دختری که در سن پایین یه تجربهی تلخ داشته و بخاطر رازِ پنهانش، از ازدواج با “کیان” پسر عموی شیطون و تخسش ممانعت میکنه.
وقتی برادرش بخاطر بدهیِ کلانی به شریکش به زندان میافته، بهار مجبور میشه از کیان کمک بخواد و در راستای این کمک شرط همخونه شدن با کیان رو قبول میکنه.
کیانی که اختلاف سنی زیادی با ...
رمان من تو روایت زندگی دختری با نام ثمین است که بخاطر قتلِ غیرعمد پدرِ ارسلان توسط برادرش، رابطه اش با ارسلان بهم میخوره.
این در حالیه که ثمین ازش حامله ست و ارسلان میلی برای ادامهی رابطه اش با ثمین نداره...
در تکاپوی پیگیری ثمین برای رضایت گرفتن از خانوادهی ارسلان، پای برادرِ بزرگتر ارسلان به ماجرا باز میشه و ...
فرانک به دنبال رحم اجاره ای هست، یه زن که مورد اعتماد باشه، زنی سالم مخصوصا از لحاظ اخلاقی. بعد از کلی جستجو به نتیجه مطلوب نمیرسه، خیلی سخت پسند هست و نکته بین، یکی از دوستان صمیمیش مهرآفرین رو معرفی میکنه.
مهرآفرین دوست دوران دانشکدهی اونا، دختری زیبا، اصیل و خانواده دار. آخرین بار دو سال پیش در مراسم ...
رمان نغمه شب روایت گر سرگذشت نغمه است. نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش ...
رعنا زنی مستقل و بلند پرواز که هنوز ریشهی عشق گذشته را در قلبش نخشکانده، با صادق مردی سنتی ازدواج میکنه و این مشکلات دامن گیر میشود.
پیام اصلی من از نوشتن این رمان این بود که ما نباید از همهی آدمها انتظار داشته باشیم که تمام خصوصیات یک انسان عادی رو دارا باشن. رعنا دوست نداشت حس مادرانه رو ...