موضوع اصلی رمان عشق ۵۲ هرتزی
رمان عشق 52 هرتزی روایتگر اتیکت های صفتی است که دیگران بر روی ما میذارند به هر دلیلی مثل حسادت، بی انصافی، برای اینکه خودشونو برتر جلوه بدن یا…
و مای نویی رو از مسیر زندگی و اهداف و باورهامون منحرف می کنند طوری که قبول می کنیم اون کسی هستیم که دیگران بهمون لقب ...
خلاصه رمان دشت میخک های وحشی از پونه سعیدی
لاچین، هیچوقت فکر نمیکرد از منجلابی که اسیره، بتونه فرار کنه! اما فرار کرد تا بفهمه هرگز اسیر نبوده… اسارت واقعی اینجاست، کنار مردی که نه تنها قدرت لاچین رو میخواد، بلکه از لاچین یک وارث قانونی هم میخواد، کسی که خون دو خاندان قدرتمند رو زنده نگه داره… اینجا نبرد ...
موضوع اصلی رمان زوال
این رمان سر گذشت واقعی یکی از آشنایان هست که خودشون شخصا برای من تعریف کردن و تصمیم گرفتم اتفاقاتی که در حول و محورِ زندگیشون داشته، در قالب رمان بنویسم.
بخشی از اون زاده ذهنه ولی ماجراهایی که در بطن رمان گنجونده شده بر حسب واقعیت هست که با کمی تغییرات از سرگذشت دو خواهر، ریحانه ...
موضوع اصلی رمان دریای مدفون:
داستان به سرنوشتِ خاندانی میپردازد که نگهبانانِ دریای جنوب در سرزمینی خیالی و فانتزی به نام کیهانرود هستند.
نگهبانانی که قرنهاست مردم عادی را از بلاهای موجوداتِ هوشمند دریا، در امان نگه داشتهاند.
مقداری از متن رمان دریای مدفون :
ابرهای پُر باران و سیاه، آسمانِ شب را پُر کرده بودند. ماه بهسختی خودنمایی میکرد و هر چند ...
موضوع اصلی رمان مکار اما دلربا :
رمان مکار اما دلربا در مورد مردیه که عاشق دانشجوش میشه، وقتی میره خواستگاری و مادر دختره رو می بینه تمام ورق های زندگی همه برمی گرده چرا که مادرش….
مقداری از متن رمان مکار اما دلربا :
منشی جا خورده نگاهشو ازم گرفت و سرشو دوباره توی پرونده ی مقابلش فرو برد، در اتاق ...
موضوع اصلی رمان شب فیروزه ای :
ازدواجهای اجباری و خانوادههای متعصب.
مقداری از متن رمان شب فیروزه ای :
از آنجا که وقتی شانس را قسمت میکردند، من معلوم نبود کدام گوری چه خاکی بر سرم میکردم؛ وقت سوار شدنم به ماشین طاها، سجاد دیده بود و رگ غیرتش باد کرده و سپر به سپر ماشین آمد و جلوی در خانه، ...
موضوع اصلی رمان قلب دیوار :
قاچاق مواد مخدر- دوستی و تکریم والدین.
مقداری از متن رمان قلب دیوار :
قبل از آنکه دستم به دکمه زنگ برسد در باز میشود و ساسان توی چارچوب قرار میگیرد.
لباس بیرونی به تن دارد. خریدهایم را توی دستم جابهجا می کنم.
– جایی میرفتی؟
میخواهد دهان باز کند که میگویم:
– ببخشید… حواسم نبود به من ربطی نداره!
برافروخته ...
موضوع اصلی رمان اقلیم :
عشق و ازدواج اجباری.
مقداری از متن رمان اقلیم :
ماهیچه ی زیرین لبش را، زیر دندان هایش فشار داد برای آخرین بار، محتویات کوله ی مشکی را چک کرد، زیپ درونی کوله شامل یک سری وسایل ضروری بود:
پاکت قهوه ای، شناسنامه ، کارت ملی، تلفن همراه، شارژر ، لپتاپ و وجه نقد ، یک بسته ی ...