رمان شوریده حال روایت دختری غریبی است که از خوابی پر از کابوس بیدار شده و میفهمد که در زمانِ پرواز کردنش در عالمِ دیگر، همسر یک مرد شده، همهی اینها در حالی است که او در گذشته نامزد داشته است. روبهروییِ این دو قصه با هم لحظات و ماجراهای هیجانانگیزی برای مخاطب دارد که با تعلیق فراوان، خواندنی ...
رمان ثمر به قلم مهسا اسدی، داستان یک دختر مظلوم و بیپناه است.
ثمر، دختری که به ناحق مورد تعرض قرار میگیرد و در روستا توسط مردم رسوا میشود.
اما دست سرنوشت، مردی همه چی تمام را مقابلش قرار میدهد که برایش حامی میشود.
مردی که او را نمیخواهد، اما مردانگی در حق ثمر میکند.
رمان ثمر به قلم مهسا اسدی، در ژانر ...
طیف رمان بالاتر از سیاهی آموزنده و اجتماعیست و ر.اکبری با توانایی خاصی توانسته یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی را به نمایش بگذارد.
عاشقانه نرم و لطیف داستان به جذابیت رمان بالاتر از سیاهی کمک زیادی کرده. تعلیق مناسبی دارد و موضوع اجتماعی آن در جهت آموزش کاربردیست.
مقدمه رمان بالاتر از سیاهی :
تقدیم به همسفر زندگی ام
ر.اکبری
خلاصه رمان بالاتر از ...
موضوع اصلی رمان حریر و حرارت :
رمان حریر و حرارت سرگذشت دختری از دل یه خاندان مذهبی که قراره با پسر عمه اش ازدواج کنه، اما هرچقدر بیشتر آشنا می شن و پیش می رن، بیشتر متوجه می شه هیچ چی نه در مورد خود واقعیش و نه در مورد خانواده اش می دونه…
مقداری از متن رمان حریر و ...
موضوع اصلی رمان آن شب :
رمان آن شب سرگذشت دختری ست که توی خونه برادرش به جای شخصی اشتباه گرفته میشه و با یه حادثه ی عجیب توسط دوست برادرش، زندگیش برای همیشه تغییر میکنه…
مقداری از متن رمان آن شب :
صدای دادوفریاد میاومد، صدای مردونه بود، کسی داشت عربده میزد.
– به حضرت عباس من نمیدونستم اون کیه.
– تو به ...
رمان شکوفه ی سیب به نویسندگی سعیده نعیمی روایت دختری روستایی و مو طلایی به نام بهار است. دختری که عاشق معلم خود می شود اما هیچ وقت جرات اعتراف ندارد. به اجبار پدرش ازدواج می کند اما دست تقدیر باعث می شود تا او در اوج جوانی بیوه شود و همین باعث بازگشت مجدد او به روستای کوچکشان ...
ترانه دختری که توی هفت سالگی بخاطر بی آبرویی و تجاوز پدرش به یه دختربچه؛ شبانه بامادرش از شهرشون فرار میکنن.. سال ها ترانه و مادرش به صورت ناشناس و با سختی زندگیشون میگذرونن.
تا اینکه ناگهان سرو کلهی یک مزاحم پیدا میشه، کسی که باعث میشه سه مرد به طور عجیبی وارد زندگیش بشن و درگیر یه جدال عشقی ...
رمان عاشقانه ، رمان مافیایی ، رمان ازدواج اجباری
سرآغاز رمان
صورتم رو تو یقهی پالتویِ قرمز آیناز که به اجبارش پوشیدم، فرو کرده بودم و داشتم از سرما یخ میزدم.
تو همون حالت چشمهام رو به اطراف چرخ دادم، یه کوچهی تاریک با یه تیر چراغ برق سالم که نورش فقط همین نقطه که من ایستادم رو روشن کرده بود، محل ...