در رمان زیر ایوان ماه سعی شده به زخمها و عقدههایی که جای و اثر آنها در زندگی آیندهی انسان هم نمایان میشود، پرداخته شود. قلم شیوای ف. صفایی فرد(دنیا) در اثربخشی این زخمها و ماندگاریشان بسیار موثر بوده و با تعلیقِ هنرمندانه خواننده را تا آخر داستان با هر چهار شخصیت اصلی همراه میکند. این رمان با 584 ...
رمان آخرین پروانه روایت دختری فعال و شرور است که عشق ممنوعهاش را در سینه نگه داشته و در این راه عاشقی به چالشهای بزرگی برخورد میکند. قلم گیرا و جذاب نویسنده دارای تعلیق است و خواننده را تا انتها با خود همراه میکند. رمان در ژانر عاشقانه، اجتماعی، خانوادگی نگارش شده است. این رمان با 400 صفحه، در ...
طیف داستان رمان چه ساده شکستم یک داستان اجتماعیست و آزیتا خیری سعی دارد به معضلات تنهایی یک دختر رها شده در اجتماع اشاره کند. تعلیق داستان بالا اما در نظر تکثر مخاطبان کمی داستان کش دار شده.
آموزشهای موثری که در هر قسمت رمان چه ساده شکستم عنوان میشود و شخصیت ها را هر کدام به نحوی به چالش ...
رمان مهمان به قلم هما پور اصفهانی سرگذشت دختری به نام خزان است که با مردی به نام کیسان به مدت محدودی قرار است هم خانه باشد. مردی آرام و جنتلمن که نرم نرمک در دل خزان می نشیند و چیزهای زیادی از او می آموزد. رفتارهایی که شاید هیچ وقت نمی توانست بدون حضور کیسان به آن دست ...
رمان آموت به قلم ملیکا شاهوردی، در روستایی دور افتاده اتفاق میافتد و داستان دختری به اسم مرجان است که توسط عمویش، به مردی سن بالا در قبال ازدواجش فروخته میشود.
رمان آموت به قلم ملیکا شاهوردی، روایت درد، رنج و غم دختری شانزده ساله است.
و در عین حال مردی به اسم نوحا که تشنهی انتقام دوازده سال تبعیدش است ...
رمان عشق و انکار به قلم سارا رایگان داستان روژان است، دختری مغرور و از جنس یخ، دختری که در گذشته احساساتش به بازی گرفته شده و به او خیانت شده است.
حالا در جلد مهندسی موفق به دنبال اهدافش است و همین باعث میشود که با نقاب یک خدمتکار بی سواد و ساده پا به خانه ی آراد فراهانی ...
رمان استخوان سوز به قلم دل آرا دشت بهشت داستان زندگی دختری به نام مژده است. دختری مطیع که رضایت پدر و مادرش از هر چیزی برای او مهم تر است. با وجود مخالفت برادر هایش، برای تحصیل به شخر دیگری می رود و پدرش هم حمایتش می کند. اما وجود یکی از همکلاسی هایش و جرقه ی یک ...
موضوع اصلی رمان ناگفته ها
بازگشت نازلی به ایران با آوای غمانگیز مراسمی همراه شد؛ مراسم خاکسپاری مادربزرگی که یگانه پیوندش با خاک وطن بود. نه سال از خودش پنهان شده بود، پشت دیوارهای سرد و بلند یک مدرسه دورافتاده. اما سرزمین مادری، آنگونه که رهایش کرده بود، چشمانتظارش نمانده بود. اکنون که بازگشته، عمران مقابلش ایستاده؛ با چشمانی لبریز از ...