رمان لمس تنهایی تو با بیان ساده و روان و شخصیت سازی قوی و زیبایی که داره خیلی راحت میتونه مخاطب رو جذب کنه. رمانی که ساعتها خواننده رو میخکوب هر خط خودش میکنه.
مقدمه رمان لمس تنهایی تو :
تقدیم به مادرم
که با عروج ناگهانی اش لحظه لحظه های زندگیم را به لمس تلخ نبودنش پیوند زد.
روحش شاد و قرین ...
رمان بوسه ای بر چشمانت، داستان زندگی زنی به نام مروارید که به همجنس خودش خیانت میکند و وارد زندگی مردی میشود که متأهل است و دو بچه دارد.
داستان از جایی شروع میشود که فرتاش عالم، برادر آن زن وارد ماجرا میشود و برای انتقام دست روی دختر مروارید میگذارد؛ ماهنوش.
زندگیاش را سیاه میکند و باعث مرگ برادرش میشود.
اما ...
در رمان قلبت را میبوسم پگاه مرادی به زیبایی توانسته تنهایی های یک دختر که نبود پدر و خستگی های مادر را لمس میکند به تصویر بکشد. تلاش های بی وقفه برای دستیابی به موقعیتی که در خم و چم روزگار او را بالا و پایین میکند اما با ورود عشق و احساسی جدید این روند با چالش ها ...
رمان دردمان روایت زنی میباشد که تصمیمی حیاتی میگیرد و زندگیاش را تغییر میدهد. او در این مسیر به اعتیاد همسرش و جنگیدن برای زندگیاش واقف و قهرمان زندگیاش میشود. داستان،، رئال و برگرفته از بطن جامعه است. پافشاری گلسا بر ازدواجی با عشقی کورکورانه و دل سپردن به احساسی ممنوعه، از همان اولین خطوط، ما را با دردهای ...
رمان عطش با تمرکز بر روی عشق و غرور توانسته در دل مخاطبینش جا باز و به فروش بالایی دست پیدا کند. دختری که با تصمیمهای اشتباه و درست خود در مسیرهایی که نمیخواهد قرار میگیرد و مجبور به انتخاب میشود. در این رمان سعی شده به دغدغههای دخترهای جوان و تصمیمهایی که در مواجهه با مشکلات میگیرند، پرداخته ...
رمان حامی در ژانر اجتماعی نوشته شده و خانم مهستی زمانی تلاش کرده است تا به خوبی روند تغییر و رشد احساسات یک دختر را به نمایش بکشد. دختر داستان که در بین تاریکی ها و ناامیدی غرق شده است و توسط شخصی نجات پیدا می کند و در طی رمان نیز در تلاش است تا شرایط زندگی خود ...
رمان آفتاب برحوت به نویسندگی فاطمه ایمانی ، داستان زندگی پسری به نام دانیال را روایت میکند که تنها زندگی می کند، زندگی در ساختمانی پر حاشیه و مشکلات آن…
همسایه ای به نام نسرین دارد، همسایه ای که هر روز صبح با صدای دعوا و صدای پر خشونت او از خواب بیدار می شود، زنی که حدود نه سال ...
رمان شهد و شرنگ روایت دختری فراری از سنت ها و خرافات خانوادگی است، خرافاتی که از بچگی با زندگی او گره خورده است و ناف او را به اسم پسر خاله اش بریده اند.
پسری که هیچ احساسی به او ندارد. تمام تلاشش این است که سنت های غلط را نابود کند و مبارزه ی سختی با خانواده در ...