رمان نغمه شب روایت گر سرگذشت نغمه است. نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش ...
در رمان هانا و شیخ میخوانیم که عثمان یک مولتی میلیاردر مصری، عاشق خواهر کم سن شریک آمریکائیش میشه. دختری که تازه هجده ساله شده اما عثمان میخواد هانا رو جذب خودش کنه تا مادر وارث آینده عمارت احد باشه حالا به هر قیمتی که شده! حتی با وجود مخالفت پدر هانا یا سنگ اندازی های خاندان مسلمان مصری ...
پگاه از کودکی دلبسته پسرعموی خودش، پندار است. با وجود علاقه پندار به او، این رابطه معمولی نیست.
پگاه به لطف تربیت مادرش عقدهای و سربه زیر بار آمده و پندار از این پگاه سربه زیر بیشتر خوشش میآید. قفسی که به وسیله مادر و پندار برای پگاه ایجاد شده، بهلطف قبولی پگاه در کنکور میشکند و پگاه به آزادی ...
مینو دنیل دختری روانشناس که محرم دل تمام اعضای خانوادهاش شده است، خودش به دلیل ضربههای عاطفیای که در جوانی خورده است، هنوز نتوانسته ازدواج کند تا اینکه بعد از سالها با یکی از دوستان همدانشگاهیاش، عمران دلاور برخورد میکند و احساسات گذشتهاش زنده میشود…
عمران مدیر موسسه حقوقی و فعال یکی از احزاب مهم سیاسی است و او هم ...
رمان آفتاب برحوت داستان پسری است به نام دانیال که در خانه ی به ارث رسیده از پدر مرحومش زندگی می کند. ساختمانی که حاشیه ها و مشکلات زیادی در خود دارد و دانیال را هم درگیر خودش می کند. زن جوان بیوه ای به نام نسرین یکی از ساکنین این ساختمان است. زنی که کم کم به دانیال ...
رمان ابرها نگاه میکنند روایت زندگی دختری به نام مرسده است که پدرش را از دست داده. سر به هواست و با سختی و زور دانشگاهش را تمام کرده و به نظر اطرافيان او کاملا بی استعداد است و فقط زیبایی دارد.
برای تغییر مسیر زندگیش پا به شهری می ذاره که نه تنها توی اون کاملا غریبه است بلکه ...
رمان منتظرم بارون بیاد به قلم مریم ریاحی داستان زندگی دختری به نام یوکابد است که در محله های اطراف تهران زندگی می کند. پدر و مادرش را از دست داده و به همراه مادربزرگ و برادر و خواهرش روزگار می گذراند. همه چیز از جایی شروع می شود که در عصر یک روز طوفانی مردی ناشناس و زخمی ...
رمان استخوان سوز به قلم دل آرا دشت بهشت داستان دختری به نام مژده است که با وجود مخالفت برادرهایش به پشتوانه حمایت پدر برای تحصیل به شهر دیگری میرود. برای او اعتماد پدر و مادرش مهمترین چیز در دنیاست. اما همکلاسی او باعث ایجاد تغییرات بزرگی در شخصیتش می شود. او از یک مژده محافظه کار، به دختری ...