پریناز برای فرار از عشق سابقش به خونه دوستش لیلی به تهران میاد و در شرکت دارویی ساسان و حامد مشغول به کار میشه. طولی نمیکشه که دوستی سطحی ساسان و پری درگیر اتفاقاتی ناخواسته میشه و اونها مجبور میشن این رابطه رو جدی بگیرن…
هدفمون از نگارش رمان قلب دیوار بازگو کردن یکی از مشکلات جوانان جامعه که شامل ...
کاوه پسر سرد و مغروری که توی حادثهی آتیش سوزی، دختر عموش رو که چهاردهسال از خودش کوچیکتره نجات میده، اما پوست بدنش توی اون حادثه میسوزه و همه معتقدن قلبش هم توی آتیش سوخته و به عاشقانه های صدفی که اونو از بچگی بزرگ کرده اعتنایی نمیکنه…
چون یه حس پدرانه به صدف داره و رفتارهای صدف رو ناشی ...
کاش گریزی بود
از اینجای قصه که من ایستاده ام
تا آن سر ابرهای شمالی
که تمام سال
بی بهانه می بارید
و درختانی را سبز می کرد
که بعد از رفتن تو
کمر شکسته بودند.
کاش گریزی بود
رفتنی,
از اینجای شهر
تا هرجایی
که تو را مدام تکرار نمی کرد.
تو رفته بودی
من رفته بودم
اما از هم جدا نمی شدیم.
قسمتی از تو
در سرم جا مانده بود
زیر انگشتانم
که تمام زمستان
خواب می ...
افسون، دختر هجده سالهی شیطون و راحتی که به واسطهی ثروت پدرش، نازپروده و مغرور بار اومده. درست وقتی که همین شیطنت هاش عزیزترینش رو بین مرگ و زندگی قرار میده، برای برگردوندنش حاضر میشه دست به کارِ دور از ذهنی بزنه که مسیر زندگیش رو به کل تغییر میده!
سرگذشت دختری راحت و بیبندوبار، که توی ناز و نعمت ...
شیرین دختری که واسه نجات زندگیش مجبور میشه دست به کارهایی بزنه که از نظر همه اشتباهه.اون با آزاد کردن یه زندانی از زندان و شریک شدن باهاش زندگیش رو از این رو به اون رو میکنه.
پسر خشن و غیرتی که با تمام مردای پولدار اطرافش فرق داره.اون یه مرد پایین شهریه که حتی بلد نیست مثل اطرافیانش حرف ...
بهار دختری که در سن پایین یه تجربهی تلخ داشته و بخاطر رازِ پنهانش، از ازدواج با “کیان” پسر عموی شیطون و تخسش ممانعت میکنه.
وقتی برادرش بخاطر بدهیِ کلانی به شریکش به زندان میافته، بهار مجبور میشه از کیان کمک بخواد و در راستای این کمک شرط همخونه شدن با کیان رو قبول میکنه.
کیانی که اختلاف سنی زیادی با ...
شاهسمن دانشجوی کوروش هست و عاشق هم می شن اما روزخواستگاری وقتی کوروش نامادری سمنو میبینه می شناسدش…
سولماز دوست دختر هفده سال قبلش بوده که عاشقش بود اما این عشق دیگه برای کوروش معنایی نداره در صورتی که سولماز تمام تلاششو می کنه تا ازدواجشون سر نگیره و خودشو به کوروش که مردی موفقی شده نزدیک کنه…
اما برعکس کوروش ...
رمان من تو روایت زندگی دختری با نام ثمین است که بخاطر قتلِ غیرعمد پدرِ ارسلان توسط برادرش، رابطه اش با ارسلان بهم میخوره.
این در حالیه که ثمین ازش حامله ست و ارسلان میلی برای ادامهی رابطه اش با ثمین نداره...
در تکاپوی پیگیری ثمین برای رضایت گرفتن از خانوادهی ارسلان، پای برادرِ بزرگتر ارسلان به ماجرا باز میشه و ...