موضوع اصلی رمان قربانی عشق و نفرت
آیلین پس از مرگ خانوادهاش در تصادف، با خانواده خالهاش زندگی میکند. او پس از پانزده سال و به واسطه اتفاقاتی غیرمنتظره، به حقایقی دست مییابد که زندگیاش را به کلی تغییر میدهد. در این مسیر، عشق و نفرت او را به چالش میکشد و او باید میان دروغها و حقیقت، مسیر خود را ...
موضوع اصلی رمان خدای شیطنت
نازنین، دختری شلوغ و زبوندراز که از کنترلهای پدرش کلافه شده و فکر میکنه بهترین راه فرار از این وضعیت، ازدواجه. او به خودش قول میده به اولین خواستگارش جواب بده و بعد از عروسی فرار کنه. وقتی با پسر دوست مادرش، امین، ازدواج میکنه، آماده فرار میشه، اما نمیدونه که امین هم دقیقاً همون نقشه ...
موضوع اصلی رمان نیلای
نیلای نخبه جهانی است و جاسوسهای مردمی به دنبال حذف او هستند. یکی از این جاسوسها، سایه، به دلیل انتقام از عشق قدیمیاش به دنبال نیلای است. در این راه، سایه با حامی، پسری سرد و مغرور که به نیلای کینه دارد، میشود. اما نیلای بسیار باهوش است و به راحتی تسلیم این نقشهها نمیشود. در طول ...
موضوع اصلی رمان طاغوت
فکر می کردم برای آشتی و حل اختلافمان آمده و او الان نوید می دهد که همچین چیزی در کار نیست. برعکس من باید از واقعیت ها و جدایی ها بشنوم و این چیزی نیست که حداقل فرزندم تحملش را داشته باشد! سرم را آرام به چپ و راست تکان می دهم و در حالی که متوجه ...
موضوع اصلی رمان طغیان
حامد، طلافروش برجسته تهران، با جذابیت ظاهریاش همه را شیفته خود کرده است. با وجود اینکه دختری نیست که به او علاقهمند نباشد، او دل به کسی میبازد که نباید: دوست نزدیک همسرش. اما این عشق ساده و معمولی نیست؛ چرا که زنی که حامد به او دل بسته، با نیت انتقام به این رابطه نزدیک شده ...
موضوع اصلی رمان از یادم مبر
نهال، دختر ۲۸ سالهای که در خانهای کوچک زندگی میکند، صاحب کتابفروشی آرام و جذابی است. با این حال، گذشتهاش همچنان او را رها نکرده و تأثیری عمیق بر زندگیاش دارد. مشکلات درونیای که با آن دستبهگریبان است، تصمیمگیریهایش را دشوار میکند و باعث میشود از ایجاد روابط صمیمی دوری کند.
مقداری از متن از یادم ...
موضوع اصلی رمان تیتراژ آخر زندگیم
صحرا دختری که زندگی تکراری خودش رو سپری میکنه، ناخواسته گیر اتفاقات عجیبی میافته. داستان از یه تاکسی شروع میشه، نه یه تاکسی معمولی، یه تاکسی مرگآور! رانندهش آقاست؟ نه. میشه گفت همهچیز از اونجایی شروع شد که رانندهی خانم ما مقابل یک مرد عجیب قرار میگیره، اما فقط اون نیست و تو خونهی صحرا ...
موضوع اصلی رمان دروازه جهنم
من سالها تنهایي رو انتخاب کردم تا نه باعثِ مرگ کسی باشم و نه بانیِ عذابِ بشریت .... ترجیح دادم تنهایی عذاب بکشم و شومی سرنوشتم رو به دوش بکشم ، اما همیشه عذاب راه جدیدی برای رسیدن بهت پیدا میکنه!... توجه: این رمانِ کوتاه ، در واقع یه اسپِینآف[Spin_off] از رمان کوازار هست ک مربوط ...