رمان عصر یخبندان
رمان عصر یخبندان

دانلود رمان عصر یخبندان اثر فاطمه۰۷۸ با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

نیل دانشجوی رشته ادبیات است و در حال نوشتن رمانی به نام عصر یخبندان و در حمایت از قربانیان اسید پاشی.
او که تاکنون زندگی روزمره ای همراه با مادرش داشته، با ازدواج دوباره ی مادرش وارد ماجراهایی می شود که خودش به تنهایی نمی تواند از پس آن ها بر بیاید…

خلاصه رمان عصر یخبندان

آفتاب جان سوز و داغ دومین فصل سال چشمانم را وادار به بسته شدن می کند.
کاش یکی پیدا شود و به این خورشید بگوید انقدر با نگاه پر ترحمت دل ما را نلرزان!
خسته و بی رمق راه طولانی کوچه را طی می کنم.
نگاهم به نگاه دختر بچه ای گره می خورد که شبیه کودکی هایم است.
کودکی هایم با همان پیراهن و شلوارک صورتی که بستنی قیفی در دستش در حال آب شدن است.

آن طرفتر کنار خانه ی شمسی خانم اینها، چند زن مسن و سالخورده، روی زیراندازی نشسته و مشغول حرف زدن و سبزی پاک کردن بودند.
کاش من هم سن آن ها بودم و از غوغای جهان فارغ!
اصلا کاش به خوابی سیصد ساله فرو بروم! کوله ام روی شانه، سنگینی می کند، از گرمای زیاد، تنم یخ می زند!
از برخورد خورشید به صورتم، مغزم منجمد می شود!
مقنعه ام روی سرم آرام و قرار ندارد و فر موهایم به دنبال سر پناه می گردد.
جمله اش دوباره در لاله ی گوشم سوهان می کشد “ببین نیل، تو دیگه بزرگ شدی و باید قبول کنی که مادرت نیاز به یک همراه داره. یک سال دیگه تو هم عروس می شی و مادرت هم که تنها…

دانلود نسخه پی دی اف

دانلود نسخه اندروید