رمان پروانگی یک پروانه
رمان پروانگی یک پروانه

دانلود رمان پروانگی یک پروانه اثر رز صورتی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

کودکی ام را با یک عالمه حرف شروع کردم، یک عالمه حرف که از همان سر مشق ها تحملشان نشد تا به « آ » برسند و از همان اول راه کلاه سرشان رفت.
تمامش را که بگردی، گوشه ایی، یک جایی، لبخندم را بدون نم چشمانم پیدا نمی کنی.
تا بود کوچکی و آخری و رویای کودکانه بود، و چرا رنگ چشم های او سبز و شکوفا بودند، ولی چشم های من نه!
تا آمدم لذتِ ته تغاری بودن رو ببرم، جا ماندم میان راه، نه اولی نه آخری، وسط، و من تا به امروز چقدر از این میانه بودن بدم می آید.

خلاصه رمان پروانگی یک پروانه

دنیای کودکی ام رو شروع کردم با حس اینکه او همیشه عزیز کرده تر و دوست داشتنی تر هستش.
با این حس که چقدر پیش بابا خودشو لوس می کرد، تا محبت کودکانه ی من به چشم نیاد.
بچگی بود و هزار حس جور واجور.
هنوز بعد از این همه سال موندم که مگه میشه یکی این همه بد باشه؟
جنگ بود…
چیز زیادی ازش یادم نیست.
جز آژیرهای گاه به گاه و گم شدن برادرها و دل نگرانی مامان!
وقتی بابا اون ظرفشویی صورتی و خاکستری خوشگل رو براش خرید و جلوی چشم کودکانه ی من بهش داد…
همونی که وقتی شیرشو باز می کرد، آب مخزنش خالی میشد تو سینک کوچولوی صورتیش و من چقدر دلم می خواست دستمو بگیرم زیر اون آب باریکه و کنجکاوی کودکانه ام رو…

دانلود نسخه پی دی اف