رمان میشا دختر خوناشام
رمان میشا دختر خوناشام

دانلود رمان میشا دختر خوناشام اثر محدثه فارسی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

به نام خداوندی که درهمین نزدیکی است.
میشا دختری که خوناشامه. اما از شرقه و کلی فرق داره.
داستان میشا با همه خوناشاما فرق داره.
از جنس ایرانه و با خون و خون ریزی مخالفه.
ولی تقدیرش میشه خون خوردن و تغذیه کردن. تو راهش دوستانش مثل خودش قربانی میشن.
بیشتر موقع ها اگه دقت کرده باشید توی رمان ها یا فیلم های غربی خوناشام هستن.
ولی من یه تصمیم گرفتم این خوناشامو به سبک ایرانی بنویسم.
شخصیت اصلی داستان ما خوناشام هستش امیدوارم خوشتون بیاد.
مثل همیشه به یاری خدا و همراهی شما دوستان میریم که شروع کنیم پس بسم ا…

خلاصه رمان میشا دختر خوناشام

کی فکرش را می کرد؟ روزی برسد که نتوانم انسان بمانم.

تمام احساسات انسانی من کشته شود و من هم بشوم عضو همان هایی که انسان های زیادی از آنها وحشت دارند.
کی فکرش را می کرد که روزی برسد و من پا بگذارم روی تمام نقاط احساساتی روحم.
و اما روحم به آسمان برود و جسم ترسناک من روی زمین بماند و با تمام سختی ها زندگی کند!
آری این منم، دختری از جنس شرق، ولی انسان نیست.
اون یک *خوناشام* است!
یه بار دیگه آدامسمو باد کردم و ترکوندمش. رها قیافه ای کج کرد و گفت:
رها _ اه حالم رو بهم زدی. من موندم این آدامسو تو چجوری انقدر باد می کنی؟
چشمکی زدم براش و با لحن بامزه ای گفتم:
من _ حرص نخور جوجو… خشک میشه!
چشم غره ی توپی بهم رفت و نگاشو ازم گرفت… یهو پرید و گفت:
رها _ اوناهاشن… دارن میان…

دانلود نسخه پی دی اف

دانلود نسخه اندروید