رمان عقد غیابی
رمان عقد غیابی

دانلود رمان عقد غیابی اثر شایسته نظری با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

نیکای داستان ما دختری است از یک خانواده ی پول دار…
پدرش صاحب چندین شرکت و کارخانه ی بزرگه است، ولی از بد روزگار یا سرنوشت نیکا، نصف دارایش رو از دست می دهد.
این موضوع برای دختر داستان ما مشکلاتی را به همراه دارد…

خلاصه رمان عقد غیابی

از این استاد اخمو خوشم نمیاد انگار ارث باباشو از من می خواد.
النا سری تکون داد و زد پس سرم…
_واقعا خیلی رو داری دختر!
وقتی تو کاریکاتورش رو می کشی و سر کلاس آدامس باد می کنی چه انتظاری داری؟
شونه هامو بالا انداختم…
_حقشه از همون اول با همه سر ناسازگاری داشت منم تلافی کردم.
حالا بیا بریم که دیر شد.
هر دو سوار بی ام وی سفیدم شدیم و شوخی کنان به راه افتادیم.
همیشه آهنگ بی کلام دوست داشتم ضبط رو روشن کردم. نگاهم سمت النا کشیده شد.

_ها چته تو فکری؟
_می دونی دنبال یه کار نیمه وقت می گردم. نمی خوام زیاد به بابام فشار بیاد.
_آره ولی چطور کاری می خوای؟
_نمی دونم چه کاری ولی باید هر چه زودتر یه کار خوب و نیم وقت پیدا کنم.
برای اینکه حالو هواشو عوض کنم، با خنده گفتم:
_غصه نخور حالا بیا بریم یه چیزی بخوریم…
_با بی حوصلگی به بیرون خیره شد.
_نه حوصله ندارم بزار برای یه وقت دیگه اگه میشه منو برسون خونه.
_باشه هر طور که بخوای…
بعد از پیاده شدن النا به خونه برگشتم، النا دختری زیبا و خوش اخلاق بود.
پدرش بازنشسته ی اداره ی پست بود و با حقوق بازنشستگی خرج سه تا محصل و…

دانلود نسخه پی دی اف

دانلود نسخه اندروید