رمان تازیانه و عشق
رمان تازیانه و عشق

دانلود رمان تازیانه و عشق اثر شیوا_sh با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

شهاب و فرگل مدت هاست که عاشق هم هستن.
ولی برادر فرگل به ازدواج اونها رضایت نمیده.
بعد از این که تلاش اونها برای راضی کردن برادر فرگل بی نتیجه می مونه، آنها تصمیم می گیرن که مخفیانه ازدواج کنند و فرار می کنن.
برادر فرگل وقتی موضوع رو می فهمه، خواهر شهاب رو می دزده و شروع به اذیت و آزار اون می کنه تا اینکه…

خلاصه رمان تازیانه و عشق

امروز قرار بود برای بار دوم با برادرم شهاب، به خواستگاری فرگل بریم.
بار اول که رفتیم برادرش با دعوا بیرونمون کرد، ببینیم امروز چه کارمون میکنه!
مانتوی بنفش پررنگ همراه با شلوار جذب بنفش کم رنگ با شالی به رنگ شلوارم پوشیدم.
موهامو بالا بسته بودم و کامل داخل شالم پوشونده بودمشون.
رفتم جلوی آینه کمی ریمل زدم و یه کمم برق لب.

پوست صورتم سفیده و برق میزنه، به خاطر همین یه کم آرایشم خیلی خودشو رو صورتم نشون میده.
اهل آرایش نیستم، امروزم چون قراره برای شهاب بریم خواستگاری یه کم ناپرهیزی کردم.
شالمو درست کردم و به خودم در آینه نگاه کردم.
صورت سفید، چشمای کشیده ی سبز پررنگ، نه خیلی درشت و نه خیلی ریز با یکم رگه های آبی، مژه های مشکی بلند، ابروی کشیده و شمشیری مشکی، بینی سربالا که هرکس بار اول منو میبینه فکر میکنه عمل کردم، با لبهای گوشتی صورتی.
رو هم رفته قشنگم! خیلی هم خودشیفته هستم با این تعریفات!
بدنمم سفیده، خیلی از دخترهای برنزه خوشم میاد، دلم میخواد یه سری برم شمال و حسابی برنز کنم، دوستام که بهم میگن، رنگ…

دانلود نسخه پی دی اف

دانلود نسخه اندروید