رمان بلندای شانه هایت
رمان بلندای شانه هایت

دانلود رمان بلندای شانه هایت قرمز اثر معصومه خلیلی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

راجع به یک مهماندار و خلبان هواپیمایی مسافربری که اتفاقی آشنا میشن.
دختر رمان تنهاست و کمی احمقانه و بچگانه رفتار می کنه، اما پسر رمان با سیاست و پخته ست.
هاوش که بخاطر نقص ظاهریش در بچگی از سمت هم سن و سالان، و در بزرگسالی از طرف جنس مخالف زیاد جذاب نبود، دچار یک عقده و سرکوب شدگی شده و تمام دوران زندگیش رو برای انتقام گیری صرف کرده، که با هلنایی که بخاطر شجره خانوادگیش از سمت همه اقوام طرد شده و بی دست و پاس آشنا میش.
شاید در ظاهر مقدمه عادی و غیر جذاب باشه، اما نگارش عشقی بسیار عمیق و روان باعث زیبای متن رمان شده.
عشق تو آسمون ها و توی غول آهنی، با رایحهِ میوه های گرمسیری و نواخته شدن ساکیفون در پس زمینه، محیط پر شوری برای عاشق شدن در وجود خواننده پتانسیل می کنه…

خلاصه رمان بلندای شانه هایت

چنان مشتی توی صورتش خوابوندم.
که صدای پاره شدن مویرگ های شبکه و ماهیچه های اطراف چشمش هم به گوشم خورد!
مشت خودمم دردناک بود.
و بیشتر از اون قلبم.
رفیق هم اینقدر نامرد؟!
دو ماه پیش مجبور شدم به خواستگاری مژده برم.
اونروز تموم همّ و غمم این بود که سعی کنم بی توجه به همه‌ی حاشیه‌های ازدواج فامیلی محکم باشم.

و مسئولیت این ازدواج رو به عهده بگیرم و مرد و مردونه، پای تصمیمی که در واقع یه نفر دیگه برام گرفته بود، وایسم.
و دل بدم به اون که ظاهرا هیچ وقت دلش با من نبود.
اومدم از کنار نامرد به خاک افتاده‌اش رد بشم که صدای فیس و فین دماغ مژده، نگاهم رو به سمتش کشوند.
سرد و جدی صدام رو انداختم تو حنجره‌ام:
-میری پیش ننه و بابات، از سیر تا پیاز خبط و غلطی که کردی رو خیلی واضح و روشن به زبون خوش مادری براشون‬ تعریف میکنی.
اگه یه کلمه، حرف دروغ به گوشم بخوره، فیلمتون رو میذارم تو گروه فامیلی تا همه ی دوست و آشناها،‬ چهره ی شغال صفت جفتتون رو ببینند.‬
‫راهم و کشیدم و رفتم.
نخواستم فکر کنم که بعد رو شدن غلط این دو تا، چطوری باید توی…

دانلود نسخه پی دی اف