رمان باور آفتاب
رمان باور آفتاب

دانلود رمان باور آفتاب اثر فهیمه رحیمی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

از خانه کلاه فرنگی تا کوچه هشت پله چهار باغ فاصله بود.
این کوچه درست روبروی میدان روستا و آغازش از نبش دکان خواربار فروشی مش نقی شروع میشد و تا کمرکش ادامه پیدا می کرد.
اولین خانه کاه گلی با سر در فرو ریخته متعلق به او و خانواده هشت نفره اش بود.
در روستا شایعه بود که مش نقی با به دنیا آمدن هر فرزندی پله ای سیمانی کار گذاشته و به این وسیله از شیب تند کوچه کم کرده و رفت و آمد ساکنان را آسان نموده.
همسایگان آرزو می کردند که…

خلاصه رمان باور آفتاب

همسایگان آرزو داشتند که خدا به مش نقی فرزندان دیگری نیز بدهد تا این کوچه خاکی که بارش اولین باران گل زار میشد شکل و قیافه بگیرد.
و اگر چنین میشد از همه کوچه های روستا زیباتر میشد.

حلیمه خانم همسر او به زنان و دختران روستا درس قالیبافی و نقشه خوانی یاد می داد.
او از این راه درآمد خوبی برای خود کسب می کرد.
سال گذشته که به سفر حج رفته بود همه می دانستند که از دست رنج خود توانسته راهی خانه خدا شود و از مکنت و مال مش نقی ریالی کم نشده.
گرچه مش نقی مورد احترام تمام اهالی و به نکونامی و خیرخواهی شهرت داشت.
اما سعی و تلاش حلیمه خانم نیز مورد توجه مردم بود.
مخصوصا تدریس قرآن که اکثر زنان روستا عم جزء را از او یاد گرفته و سواد قرآنی پیدا کرده بودند.
چهار پسر و چهار دختر ثمره ازدواج حلیمه خانم با مش نقی بود که از تعداد پسران تنها یکی در…

دانلود نسخه پی دی اف

دانلود نسخه اندروید