رمان سنگ قلب مغرور
رمان سنگ قلب مغرور

دانلود رمان سنگ قلب مغرور اثر asiyeh69 با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

این رمان درباره دو نفره که گشتن و گشتن تا به هم رسیدن.
شاید هیچ کدوم به ته خط فکر نمی کردن.
داستان رمان برای یه جفت دله که فاصلشون از اینجا تا آسمونه.
یه دل که دریای محبت و از خود گذشتگیه و دلی که سراسر غرور و سرد و نفوذ ناپذیر مثل سنگ…

خلاصه رمان سنگ قلب مغرور

خیلی وقته یاد گرفتم بخندم.
اگر تمام دنیا، بدبختی هاشو بهم هدیه بده بازم می خندم.
گریه هامو بغض هامو هق هقام رو فقظ باید بالشت رو یخت خوابم ببینه.
فقظ بالشت تخــت خوابم رفیق غم و ناراحتی هامه.
تنها شاهد اشک های من این اتاقه که تنهایی من سهمشه.
ـ اّه، خدا لعنتت کنه پروانه که صبح به این زودی منه بدبختو داری عذاب میدی.
گوشی رو با بدبختی پیدا کردم.

مثل هر روز این پروانه باید مثه آلارم گوشی بدن منو بلرزونه.
ـ چته دختر، بابا من نخوام تو یکی منو از خواب بیدار کنی کدوم خری رو ملاقات کنم؟ هاااااا؟
ـ هووووووووووووی بابا نفس بگیر. خوبه خواب بودی این طور تخــت گاز میری. والا…
ـ مرگ. کوفت. پروانه به خدا اگه گیرت بیارم خودتو رسما مرده بدون.
ـ باشه بابا حالا بزار ببینی بعد. میگم زودتر بیا منتظرم.
ـ باشه بابا. میام. امر دیگه ای؟
ـ نه عاشقتم عزیزم. هلاکتم دربست. مخلصیــــم. بای.
ـ زبون باز، خرشدم. در ضمن کمتر فک بزن. خدافظ.
هی خدا کی میشه از شر این فرشته عذاب خلاص شم. ولی خداییش فرشته است این پروانه. دختر خوبیه ولی یه ذره خوله فقط یه ذرررررررره.
از سر جام بلند شدم…

دانلود نسخه پی دی اف

دانلود نسخه اندروید