دانلود رمان سرگرد راتین با لینک مستقیم و رایگان برای موبایل و کامپیوتر

دانلود رمان سرگرد راتین با لینک مستقیم و رایگان

اثر پانته آ ۶۵

راتین ماجرای من

سردار نیست بلکه یه سرگرد تنهاست

سرگردی که توی زندگیش همه چیزش رو بخشیده !

 

پ ن : دوستان این رمان جنایی , پلیسی و البته کمی عشقی بید !

توهین به هیچ سمت یا ارگانی نیست

سعی کردم واقعیتها رو بگم همین و بس !..پایان خوش

قسمتی از متن :

و جعبه شیرینی رو باز کرد و گرفت سمتم.

من:

– بالاخره حکم ترفیعت اومد؟

با خوشحالی گفت:

– نه خیر قربان خبرش آخر این ماه میاد!

من:

– پس مناسبت این شیرینی؟

سرش رو انداخت پایین و با لحن خجالت زده ای گفت:

– مناسبتش امر خیره قربان!

خدایا برای امروزم دیگه بسه! نگران برگشتم سمت هامین که با رنگ و روی پریده به حکمت زل زده بود. با لحن کلافه ای گفتم:

– به سلامتی کدوم یک از پرسنل به جرگه ی متاهلین پیوستن؟

جعبه شیرینی رو گذاشت روی میز و با لبخند گفت:

– برای عروسی خودمه قربان! کارت دعوت رو فردا با همسرم میارم خدمتتون!

با بی حالی گفتم:

– مبارکه ستوان خوشبخت بشین!

رائیتی هم با بغضی که از صداش معلوم بود گفت:

– مبارک باشه ستوان!

هامین فقط مات مونده بود، فقط سری تکون داد و چیزی نگفت. رو به حکمت وایسادم تا قیافه ی داغون هامین رو نبینه، اونم انگار متوجه رفتار هامین نشد. رو به من گفت:

– قربان می دونم شاید درست نباشه ولی می شه درخواست مرخصی برای دو هفته داشته باشم!

تا اومدم جوابش رو بدم صدای جیغ رائیتی بلند شد:

– راتین!

برگشتم سمتش، هامین تشنج کرده بود. یه چند لحظه منگ موندم با جیغ دوم رائیتی سریع پریدم سمت هامین. رو به حکمت که خشکش زده بود، داد زدم:

– در اتاق رو ببند!