رمان رکسانا
رمان رکسانا

دانلود رمان رکسانا اثر م.مودب پور با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

داستان این رمان مانند اکثر داستان های نویسنده م.مودب پور با حضور دو نقش اصلی آغاز می شود که یکی شوخ و بذله گو و دیگری غمگین و ساکت است.
داستان از آنجا آغاز می شود که این دو نفر می فهمند عمه ای دارند و در سیر اتفاقات با دختری به نام رکسانا آشنا می شوند و ادامه ماجرا…

خلاصه رمان رکسانا

با پسر عموم تو ماشین من نشسته بودیم و داشتیم تو یه بزرگراه خیلی شلوغ حرکت می کردیم.
من رانندگی می کردم و مانی کنارم نشسته بود و تکیه ش رو داده بود به شیشه بغل و همونجور که آروم آروم می رفتیم جلو با همدیگه حرف می زدیم.
پدر من و مانی دو تا برادر بودن که همیشه با همدیگه زندگی کردن.
همیشه ام با همدیگه شریک بودن.

الانم یه کار خونه بزرگ دارن.
خونه هامون بغل همدیگه س.
دو تا خونه ی دو بلکس بغل هم با حیاط های بزرگ و پرگل و گیاه و درخت که وسط شون دیوار نداره.
من و مانی چند سالی هست که دانشگاه رو تموم کردیم و تو همون کارخونه کار می کنیم.
مادر مانی موقع تولدش فوت کرد و چون با همدیگه یک سال اختلاف سنی داریم مادرم اونم شیر داد.
عموم بعد از مادر مانی دیگه ازدواج نکرد.
زنش رو خیلی دوست داشت.
در حقیقت مادر من مانی رو بزرگ کرد و ما دو تا مثل دوتا برادر بودیم.
هرجا که می رفتیم و هر کاری که می کردیم با همدیگه می رفتیم و با همدیگه می کردیم.
یعنی مانی می رفت و من هم دنبالش! یه خورده شیطون…

دانلود نسخه پی دی اف

دانلود نسخه اندروید