رمان حلما

دانلود رمان حلما pdf از شیما اسماعیلی با لینک مستقیم

برای اندروید و کامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان شیما اسماعیلی میباشد

خلاصه رمان حلما

موضوع رمان:عاشقانه/تاریخی

خلاصه رمان حلما

روایتی عاشقانه وتاریخی از زندگی دختری ثروتمند از قبایل کردنشین عراق که

در سال ۱۳۶۰ میلادی دلباخته عشقی ممنوعه می شود که

همین انتخاب تمام مسیر زندگی او را تغییر می دهد!!

قسمت اول رمان حلما

امان ازعشق وشورونشاط جوونی!وقتی عاشقی

دائم قلبت بلند بلندمیتپه وحس میکنی خون بافشارتوی

رگهات جریان داره صبح به محض بازشدن پلکهات

تنها تصویری که میبینی چهره ی شیرین اونه

ووای ازشبا که تانیمه های شب به یادش رویا

میبافی عشق یعنی زندگی یعنی زمانی که ازته دل حس

میکنی یه انسانی یه انسان که پرازاحساسات وشورجوونیه…

روزای منم پرازشورجوونی بود انگاری طنابی

سفت ومحکم منو به این دنیاوزندگی وصل کرده بود

بااینکه نجابت ووقار تنها سرمایه ی دخترتواون

زمان بود اما نمیتونستم این پرنده خیالمو کنترل کنم

وبه هرچیزی که بودن باعلی روبرام تدائی میکرد

فکرمیکردم علی سرشارازنجابت بود حریم زیبایی

که بینمون بودوهرکدوممون وازابرازاحساست

درونی بازمیداشت باعث میشد دیوونه تروتشنه تربشیم

باعث میشد برای شکستن اون حریم انقدردست وپا

بزنیم که خودمون ووجودمون وفدای وصال کنیم

گاهی،برای گرفتن دستش یا اینکه یه نگاه مستقیم

توی چشماش روزشماری میکردم ازاینکه بتونم

شونه به شونه ی قامت بلندش راه برم وبه همه

بفهمونم تمام وجودش فقط وفقط ماله منه توی دلم قند

اب میشد صورتی که باوجود ریش های مشکی اش

زیباوبرازنده بودواندام چهارشونه وستبرش نجابت

وغروری که موقع راه رفتن داشت وحرمتی که

نگه میداشت همه وهمه منو برای زودترفرارسیدن

این وصلت دیوونه میکرد.

باالخره صبح شد وصدای اواز خروس های شیطون اقا

جون هم بلند شد چه قدردیشب فکرای خوبی

کرده بود ازمرور دوباره ی رویاهام لبخندی زدمو ازجام بلند شدمسالم

مامان:سالم به روی نشستت نمازصبح خواب موندی؟